آه که بی روی دوست عمر به پایان رسید
وز غم هجران یار نعره به کیوان رسید
در جواب او
آه که از شوق نان عمر به پایان رسید
در غم هجران گذشت، ناله به کیوان رسید
دل پر و معده تهی، منتظرم روز و شب
تا که کسی گویدم دعوت سلطان رسید
جان به لب آمد مرا، در غم بغرای ترب
ناله من از عراق تا به خراسان رسید
آتش سودای گوشت هست مرا در درون
شد جگرم پخته تا دل بر بریان رسید
صحن مزعفر چو گشت در نظر ما عیان
شمع بخندید و گفت دل به بر جان رسید
بر سر آتش کباب زمزمه ای داشت خوش
گفت دل مستمند، مرغ خوش الحان رسید
بر سر خوان نعم گشت پلانی خنک
گفت یکی غم مخور صوفی حیران رسید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر حاکی از غم و longing برای دوست و یار است. شاعر از پایان عمر خود به خاطر دوری از دوست سخن میگوید و نالههایش به آسمان میرسد. او همچنین به شوق و نیاز به غذا اشاره کرده و انتظار دارد که دعوتی به مهمانی سلطانی فرا برسد. احساسات شدید او در مورد محبت و غذا به وضوح در کلماتش هویداست، و در آخر به مزههای لذیذ و حسرتهای عمیق اشاره میکند که بر سر سفرههای خوشمزه وجود دارد. این شعر بیانگر تضاد بین شوق و غم، و تحلیل عمیق از نیازهای انسانی در زندگی است.
هوش مصنوعی: ای کاش که در کنار دوست میبودم، زیرا عمرم به پایان نزدیک شده و از غم دوری او، فریاد من به آسمان رسیده است.
هوش مصنوعی: اوه، چقدر دردناک است که به خاطر عشق و longing برای نان، زندگی به پایان رسید و در حزن جدایی، نالهها به آسمان رفت.
هوش مصنوعی: دل پر از آرزوها و امیدها دارم و معدهام خالی است، به روز و شب منتظرم تا کسی به من بگوید که دعوتنامهای از سوی سلطان رسیده است.
هوش مصنوعی: من از شدت غم و اندوه به زحمت زندگی میکنم و ناله و فریاد من از سرزمین عراق تا خراسان پیچیده شده است.
هوش مصنوعی: در درون من اشتیاقی به گوشت وجود دارد، بهطوری که جگرم به حالت پخته درآمده و آماده است تا دل را برشته و سرخ کند.
هوش مصنوعی: زمانی که جلوههای زرد رنگ و زیبا در منظر ما ظاهر شد، شمع با شوق و شادی لبخند زد و گفت که عشق به جان ما رسیده است.
هوش مصنوعی: در کنار آتش، صدای دلنوازی به گوش میرسید که دل نحیف و نیازمند با شوق آن را میشنید و در این حال، پرندهای خوشآواز نزدیک شد.
هوش مصنوعی: در یک مهمانی که همه چیز خوش و دلپذیر بود، شخصی با حالتی خوشایند گفت که نگران نباش، و در این لحظه، صوفی حیران و متعجب وارد فضا شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.