گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حکیم نزاری

ای دلِ شوریده سرِ بُل فضول

بیش مرو در پیِ ردّ و قبول

پای برون می نهی از حّدِ خویش

دست مزن رقص مکن بی اصول

ساکن و آهسته و تن دار باش

زود نگردد متغیّر ملول

خانه ی اوباش تهی کن که شاه

بی خبر آید کند آن جا نزول

پس روِ هادی شو لا حول کن

تا نروی بیش ز دنبالِ غول

دعویِ تصدیق و قبولِ مجاز

زان طرفِ رود چه حاجت به پول

چیست وفاداری و فرمان بری

بر سخنِ دوست نجستن عدول

غایب و در دوست شدن محو چیست

هم چو نزاری شده از خود ملول

رمزِ نزاری همه دیوانگی ست

نیست به ادراکِ قیاسِ جهول

 
 
 
پرسش‌های پرتکرار
حکیم نزاری

دستِ من و دامنِ آلِ رسول

هر چه جزین است نیرزد به پول

باطلِ مطلق چو ندارد وجود

هر چه جز از حق نکنم من قبول

من نکنم شکر خداوند را

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از حکیم نزاری
سلیم تهرانی

آن که چو شیطان نبود بوالفضول

هرچه بگویی، کند آن را قبول

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه