ز باد بویِ عرق چینِ یار میآید
خصوص آن که نسیمِ بهار میآید
چو سر ز جیبِ عرق چین برآورد گویی
نسیمِ خلد ز دار القرار میآید
کدام آهویِ مشکین که در رکاب ِبهار
سپاهِ تبّت و چین و تتار میآید
چه موسم است و چه معجز که مَرغ زارِ بهشت
بدین جهان ز پیِ اعتبار میآید
بهار ساقیِ بزمِ مخدّراتِ چمن
مشاطهوار به رنگ و نگار میآید
به کف پیاله و لاله گرفته میطلبد
بنفشه را که به دفعِ خمار میآید
درو دمد دمِ بادِ سَحَر به سحرِ حلال
وگرنه بید چرا مشک بار میآید
فضایِ باغ بیاراست فرشِ زنگاری
که ابر بر سرِ گل پردهدار میآید
شکوفه باز به طرفِ چمن درمریزان
فرازِ سبزه به رسمِ نثار میآید
نثارِ موکبِ حسنِ غزال چشمان را
کم از سری بود آن هم به کار میآید
ز چنگ نیست که آوازِ زیر و زاریِ او
ز نالههایِ نزاریِ زار میآید
در آرزویِ لبِ یارِ مهربان هرشب
ز سینه جان به لبم چند بار میآید
ز نوکِ خارِ مژه اشکِ لالهگون بچکد
چو یادم از گلِ رخسارِ یار میآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مساعی تو در ابطال عمر فرسایی
خلاف قاعدۀ روزگار می آید
تویی که کام دل آرزو و زفیض کفت
بخلق بی جگر و انتظار می آید
شراب را که دهی چاشنی زآب حیات
[...]
بیا نظاره کن، ای دل که یار میآید
ز بهر بردن جان فگار میآید
فراز مرکب ناز و سوار در عقبش
هزار شیفته بیقرار میآید
رسید نازک من، ای نظارگی، زنهار
[...]
بنوش باده که فصل بهار میآید
نوید خرمی از روزگار میآید
ز ابر قطرهٔ آب حیات میبارد
ز باد نفخهٔ مشک تتار میآید
برای رونق بزم معاشران لاله
[...]
رسید مژده دولت یار میآید
چو مه به قلهٔ گردون سوار میآید
به ابروی چو کمان تیر غمزه پیوسته
گمان برم که به عزم شکار میآید
فتاده در پی او صد هزار دل چو سپاه
[...]
نگار من ز منش گرچه عار میآید
مرا به عشق رخش افتخار میآید
چگونه شرح توان داد از غم هجران
چه جورها به من از روزگار میآید
امید بود مرا کز دلم غمی ببرد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.