گنجور

 
حکیم نزاری

همت مجنون نکرد جز به حبیب التجا

لاجرم اندر جهان نام ببرد از وفا

بوی عرق چین تو روح مرا هم چنانک

پیرهن نور دل دیده ی یعقوب را

روضه ی جانم بسوخت آتش حسرت چو نی

تا به کجا می کند آهوی چشمت چرا

آه نزاری بسوخت خرمن صبر و شکیب

ابر صفت کلّه بست دود دلم در هوا

محمل لیلی برفت طاقت مجنون نماند

چند کند احتمال چون نرود بر قفا

داور من عشق بس مظلمه آن جا برم

عشق برافتادگان ظلم ندارد روا

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
امیر معزی

بر دل ما تا که هست نقش خرد پادشا

جون خرد اندر دل است نقش تو در جان ما

رای تو چون‌ کوکب است همت تو چون سما

حلم تو و طبع توست همچو زمین و هوا

خاقانی

عشق بیفشرد پا بر نمط کبریا

برد به دست نخست هستی ما را ز ما

ما و شما را به نقد بی خودیی در خور است

زانکه نگنجد در او هستی ما و شما

چرخ در این کوی چیست؟ حلقهٔ درگاه راز

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از خاقانی
عطار

مورچهٔ خط تو، کرد چو موری مرا

کی کند ای مشک مو مور تو چندین جفا

روی تو با موی و خط مور و سلیمان به هم

موی تو هندو لقب مور تو طوطی لقا

چون به بر مه رسید مورچه بر روی تو

[...]

مولانا

چند گریزی ز ما ؟ چند روی جا به جا ؟

جان تو در دست ماست همچو گلوی عصا

چند بکردی طواف گرد جهان از گزاف

زین رمه پُر ز لاف هیچ تو دیدی وفا ؟

روز دو سه‌ ای زحیر گِردِ جهان گشته گیر

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
همام تبریزی

چون سحر از بوی گل گشت معطر هوا

از نفس یار ما داد نشانی صبا

نه چه سخن باشد این چیست صبا تا کنم

نسبت بوی خوشش با نفس یار ما

کرد طلوع آفتاب یار درآمد ز خواب

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه