گنجور

 
حکیم نزاری

شراب خانه ی وحدت که انزوای من است

درو وساده ی تحقیق متّکای من است

کسی زمن نکند این سخن قبول ولی

ورای سدره اگر بشنوی سرای من است

فراز و شیب تعلق به معرفت دارد

از این قِبَل سرگردون به زیر پای من است

منم که لنگر کشتی قلزمِ عشقم

زفوج موج نترسم که آشنای من است

مرا برای غم دوست پروریده ستند

سعادت غم رویی که از برای من است

مرا زعالم بالا مدد دهند مدد

زکبریای خداوند کبریای من است

درون کنج نشسته همی کنم معراج

هزار رشک فلک راز ارتقای من است

قلم ز روی خرد بر صحیفه ی کاغذ

برآسمان دلم خط استوای من است

من ار مسخّر عشقم ولی مدبّر عقل

زدست فکر پراکنده مبتلای من است

مرا چه ستر حجاب و چه نام و ننگ بماند

میان خلق چو افسانه ماجرای من است

مرا مراد ز دریوزه چیست می دانی؟

همین و بس که نزاری همان گدای من است

قرار نیست مرا برزمین ز کثرت شوق

چه حاجت است قسم ، آسمان گوای من است

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
امیرخسرو دهلوی

ز خون دل که به رخسار ماجرای من است

بخوان به لطف که دیباچه وفای من است

نفس رسیده به آخر، هوس نماند جز این

که بشنوم ز تو کاین مردان از برای من است

به جای دعای غمت می کنم که دیر زیاد

[...]

ناصر بخارایی

اگر چه غمزهٔ‌ خون‌ریز تو بلای من است

سرشک لعل و زر چهره خون‌ بهای من است

مرا که از تو به صد تیغ بر نتابم روی

چه غم ز تیر ملامت که در قفای من است

مرا چو در نظرم سرکشی به جای تو نیست

[...]

جامی

جفای تو که بسی خوشتر از وفای من است

همه عنایت و لطف است چون به جای من است

وفا که با همه کس می کنی نمی خواهم

من و جفای تو کان خاصه از برای من است

چو قدر دولت وصل تو را ندانستم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از جامی
کلیم

منم که تنگدلی باغ دل‌گشای من است

به دستم آبله جام جهان‌نمای من است

رسید همرهی بخت واژگون جایی

که هر که خاک رهم بود خار پای من است

به دستگیری افلاک احتیاجی نیست

[...]

صائب تبریزی

منم که معنی بیگانه آشنای من است

نهال خامه من باغ دلگشای من است

چو نقش، پا ننهم از گلیم خود بیرون

حصار عافیت من ز نقش پای من است

به فکر باغ و غم آسیا چرا باشم؟

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه