از ما نهان ز کثرت اغیار بوده ای
چون گل به زیر پرده صد خار بوده ای
از نور دیده در نظر ما عیان تری
پنهان نموده ای و پدیدار بوده ای
فریاد جان همه ز گرفتاری فراق
تو در میان جان گرفتار بوده ای
خامش که گشته ایم در اندیشه گشته ای
گویا که بوده ایم به گفتار بوده ای
هم طره فتنه زا شد و هم غمزه عشوه گر
کز شور حسن بر سر اظهار بوده ای
در هر نظاره کشف حجب بیشتر شود
تو نور دیده مایه دیدار بوده ای
قومی تو را ز خلوت و عزلت طلب کنند
تو شور شهر و فتنه بازار بوده ای
دل هرچه بوده است تو دلجوی گشته ای
غم هر که داده است تو غمخوار بوده ای
انکار حال ما چه کنی کز دم الست
با ما به دیر و میکده در کار بوده ای
پرسش چه می کنی ز خطا و صواب ما
چون هر چه کرده ایم خبردار بوده ای
جان مست می شود ز حدیث لبت مگر
هم صحبت «نظیری » خمار بوده ای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف محبت و زیبایی محبوبی میپردازد که به رغم پنهانی بودن، در حقیقت همواره در دل و جان شاعر حاضر و آشکار است. شاعر بهخوبی میداند که محبوب در میان مردم مملو از فتنه و آشوب است و همچنین در عزلت و تنهایی نیز مورد تقاضای همگان است. او به ارتباط عمیق خود با محبوب اشاره میکند و تأکید میکند که همه اعمال و افکار او، تحت نظارت و آگاهی محبوب بوده است. در نهایت، شاعر به قدرت کلام محبوب و تأثیر آن بر جان خود اشاره میکند که باعث مستی او میشود. این شعر عاشقانه دارای مضامین عمیق و احساسی است و به خوبی احساس فراق و عشق را منتقل میکند.
هوش مصنوعی: تو به خاطر زیاد بودن دشمنان، از ما پنهان ماندهای، مثل گلی که به خاطر داشتن چندین خار، زیر پرده مخفی شده است.
هوش مصنوعی: تو با اینکه در نظر ما قابل دیدنی، اما در حقیقت خود را پنهان کردهای و در عین حال همیشه حضور داشتهای.
هوش مصنوعی: فریاد دل همه از دردهای جدایی توست، در حالی که تو خود در چنگال این جدایی گرفتار شدهای.
هوش مصنوعی: سکوت کن که ما در فکر و خیال غرق شدهایم، انگار که از قبل در این حالت بودهایم، تو فقط با کلمات ما را درک کردهای.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به زیبایی و جذابیت یک معشوق اشاره میکند که هم موهایش فریبنده و هم نگاهش دلربا است. او بر این باور است که از شوق زیبایی و عشق، این معشوق میتواند به راحتی احساسات دیگران را تحت تأثیر قرار دهد و باعث شور و اشتیاق شود.
هوش مصنوعی: در هر بار که به تماشا مینشینی، پردهها و ابهامات بیشتری کنار میروند. تو که نور چشمان منی، باعث دیدن و شناختن چیزها هستی.
هوش مصنوعی: گروهی از مردم به دنبال تو هستند تا در تنهایی و آراستگی تو را بیابند، در حالی که تو همیشه در شلوغی و هیاهوی شهر و بازار مشغول بودهای.
هوش مصنوعی: هرچه احساسات و افکار درون قلب بوده، تو به خوبی آنها را درک کردهای و به آنها توجه کردهای. و هرکس که غم و اندوهی را تجربه کرده، تو همراه او بودهای و به او تسکین دادهای.
هوش مصنوعی: عزیزم، هرچقدر هم که حالت ما را انکار کنی، از همون ابتدا که با هم بودیم، تو در دنیای عاشقی و میگساری درگیر بودهای.
هوش مصنوعی: چرا از ما در مورد درست و نادرست عملهایمان سؤال میکنی، در حالی که تو از همه کارهایی که انجام دادهایم، آگاه هستی؟
هوش مصنوعی: روح و جان من به خاطر گفتار شیرین تو به سرمستی و شوق میرسد، مگر اینکه تو در جمعی با کسی بودهای که مانند «نظیری» در خمار و مستی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در هر چه دیدهام تو پدیدار بودهای
ای کم نموده رخ، که چه بسیار بودهای
ما بارکرده رخت و طلبگار روی تو
وانگه نهفته خود تو درین بار بودهای
چون اول از تو خاست که عشاق را نخواست
[...]
در قتل من بغیر نهان یار بودهای
من غافل از فریب و تو در کار بودهای
امسال بوی سنبلم آشفته میکند
در هر گل زمین که در او خار بودهای
چون آب در لباس گل و خار بوده ای
ای یار ساده رو تو چه پرکار بوده ای
چون لاابالیان همه جا جلوه کرده ای
گه برگ و گه شکوفه و گه بار بوده ای
موری اگر ز سینه برآورده است آه
[...]
ای آنکه در ازل همه را یار بودهای
از دار اثر نبوده تو دیار بودهای
هر کار هر که کرد تو تقدیر کردهای
پیش از وجود خلق در آن کار بودهای
عالم همه تو بوده و تو خالی از همه
[...]
از ما نهفته با دگران یار بودهای
ما غافل و تو همدم اغیار بودهای
از خواب صبحگاه تو پیدا بود که دوش
در بزم غیر بوده و بیدار بودهای
جایی که گشتهاند حریفان ز باده مست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.