گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
نظیری نیشابوری

به هوش سیر چمن کن که شاهدان مستند

قرابه بر سر ابر بهار بشکستند

چمن پیاله کش است و صبا قدح پیمای

معاشران صبوحی ز خواب برجستند

به زیر خرقه نهان باده می خورد صوفی

حکیم و عارف و زاهد همه ازین دستند

جهان و عیش خضر حرف قاف سیمرغست

در حریم فنا زن که نیستان هستند

تو نخل خوش ثمر کیستی که باغ و چمن

همه ز خویش بریدند و در تو پیوستند

به غربت تو چنان تشنه ام که صبرم نیست

به قدر فرصت آن ماهیان که در شستند

ز بی قراری افلاک داغ ها دارم

که تا ز شوق تو برخاستند ننشستند

نوا فزونست ز اندازه بریشم عود

غزل به زمزمه خوانم که پرده ها بستند

به رمز نکته ادا می کنم که خلوتیان

سر سبو بگشادند و در فرو بستند

تو نخل میوه فشان باش در حدیقه دهر

که کم درخت قوی خشک شد که نشکستند

ز کاهلی تو «نظیری » احزان این چمنی

گهی به باغ شدی کز نشاط وارستند

 
 
 
سعدی

درخت غنچه برآورد و بلبلان مستند

جهان جوان شد و یاران به عیش بنشستند

حریف مجلس ما خود همیشه دل می‌برد

علی الخصوص که پیرایه‌ای بر او بستند

کسان که در رمضان چنگ می‌شکستندی

[...]

جهان ملک خاتون

چو زلف خویش چرا عهد یار بشکستند

چرا به تیغ جفا جان خستگان خستند

ز محنت شب هجران و اشتیاق وصال

به چشم حسرت ما راه خواب دربستند

قسم به روی چو خورشید تو که هشیاران

[...]

عرفی

ز فتنه ای دل و جانم به ناله بر دستند

که ناز و عشوه ز تاثیر صحبتش مستند

چگونه می به میان آورم در این مجلس

که باده حوصله سوز است و جمله بد مستند

کدام بزم بچیدم که تنگ حوصله گان

[...]

صائب تبریزی

فسردگان که طلسم وجود نشکستند

ازین چه سود که چون کف به بحر پیوستند

ز جوش بی‌خبری کرده‌ایم خود را گم

وگرنه توشهٔ ما بر میان ما بستند

چه باده شوق تو در ساغر شهیدان ریخت

[...]

بیدل دهلوی

سبکروان‌که به وحشت میان جان بستند

چو ناله سوخت نفس با نگاه پیوستند

نرسته‌اند شرر وحشیان این کهسار

که دل ز سنگ‌ گرفتند و بر هوا بستند

نیاز طره اوکن اگر دلی داری

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از بیدل دهلوی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه