|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
لغزش به بخش حاشیههای شعر
|
|
لغزش به بخش تصاویر نسخههای خطی، چاپی و نگارههای هنری مرتبط با شعر
|
|
لغزش به بخش ترانهها و قطعات موسیقی مرتبط با شعر
|
|
لغزش به بخش شعرهای همآهنگ
|
|
لغزش به بخش خوانشهای شعر
|
|
لغزش به بخش شرحهای صوتی
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
به اشتراکگذاری متن شعر جاری در گنجور
|
|
مشابهیابی شعر جاری در گنجور بر اساس وزن و قافیه
|
|
مشاهدهٔ شعر مطابق قالببندی کتابهای قدیمی (فقط روی مرورگرهای رومیزی یا دستگاههای با عرض مناسب)
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از حال و هوای خود بعد از یک فتنه و عشق مجنونانه سخن میگوید. او به تاثیری که عشق بر دل و جانش گذاشته اشاره میکند و میپرسد چگونه میتواند در مجلسی که در آن بادهای مسبب حوصلهسوزی است، حضور یابد. او از خاطرات بزمها سخن میگوید که در آن برخی افراد به خاطر بوی می، شیشهها را میشکستند. شاعر به تجربهای اشاره میکند که نمیخواهد دوباره جامی بنوشد و از هلاکت ناشی از صحبت با رندان بیپروا و عشق به باده میگوید. در پایان، او از عرفی میخواهد که آبروی خود را حفظ کند چرا که درهای اعتماد به او بسته شده است.
هوش مصنوعی: از دست فتنهای دل و جانم به نالههای غمگین در آمده است، چون ناز و لفافههای آن شخص باعث سرخوشی و مستی من شده است.
هوش مصنوعی: چطور میتوانم در این جمع صحبت از می و باده بکنم وقتی که این فضا روحیه را خراب میکند و همه حال خوبی ندارند؟
هوش مصنوعی: در کدام مهمانی و جشن من شرکت کردم که افرادی که صبر و حوصله کمتری دارند، با بوی شراب به قدری تحت تأثیر قرار گرفتند که شیشهها را شکستند؟
هوش مصنوعی: به کسی چیزی نگو که تجربهاش را داشته تا جامی به او بدهی، چون من نشنیدهام که شیشهای که شکسته است دوباره به هم پیوند بخورد.
هوش مصنوعی: من از معاشرت با رندان بیپروا و سرزنده که عطر شراب را میشناختند و همیشه در حالت مستی بودند، به شدت آسیب دیدهام.
هوش مصنوعی: بیا به میخانه، لطفاً آبرویم را نبر. عرفی، چون از بیرون و درون درهای بسته بر ما میافزایند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
درخت غنچه برآورد و بلبلان مستند
جهان جوان شد و یاران به عیش بنشستند
حریف مجلس ما خود همیشه دل میبرد
علی الخصوص که پیرایهای بر او بستند
کسان که در رمضان چنگ میشکستندی
[...]
چو زلف خویش چرا عهد یار بشکستند
چرا به تیغ جفا جان خستگان خستند
ز محنت شب هجران و اشتیاق وصال
به چشم حسرت ما راه خواب دربستند
قسم به روی چو خورشید تو که هشیاران
[...]
به هوش سیر چمن کن که شاهدان مستند
قرابه بر سر ابر بهار بشکستند
چمن پیاله کش است و صبا قدح پیمای
معاشران صبوحی ز خواب برجستند
به زیر خرقه نهان باده می خورد صوفی
[...]
فسردگان که طلسم وجود نشکستند
ازین چه سود که چون کف به بحر پیوستند
ز جوش بیخبری کردهایم خود را گم
وگرنه توشهٔ ما بر میان ما بستند
چه باده شوق تو در ساغر شهیدان ریخت
[...]
سبکروانکه به وحشت میان جان بستند
چو ناله سوخت نفس با نگاه پیوستند
نرستهاند شرر وحشیان این کهسار
که دل ز سنگ گرفتند و بر هوا بستند
نیاز طره اوکن اگر دلی داری
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.