پیک صبا اگر چه رنجور و ناتوانی
پیغام ما بگوئی آنجا اگر توانی
یکران باد پا را، از پویه در تک آور
روزی مگر بر آن در، رمزی دو بازرانی
گر باشدت مجالی بردار نقش از رخ
تا نامه در دل شب از نور شمع خوانی
ترسم که باز گوهر از شرم آب گردد
گر ماجرای چشمم در گوش او رسانی
با زلف او بخوانی پیغام دل مطول
یا مختصر بگوئی با لعل او نهانی
بگذر سبک از آن در تا گرد برنخیزد
زیرا که در نگنجد با نازکان گرانی
گر همچو بخت بینی در کوی او دلم را
گوی ای جهان روشن از ما چرا جهانی
شرح فراق ما را چون خامه سرسری کرد
پیچیده روی از وی نامه ز خرده دانی
محرم نگشت نامه با رازم از دو روئی
پنهان نداشت خامه حرفم ز دو زبانی
ناصر هزار نامه از خون دل روان کرد
چون باد از لطافت، چون آب از روانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گفتم مگر که ما را؛در دل به جای جانی
نه نه خطاست جانا جانی و زندگانی
یار گشاده زلفی دلبند شوخ چشمی
معشوق خوبروئی؛ دلدار خوش زبانی
برده سبق فراقت؛ از رنج بی نهایت
[...]
بختی نه بس مساعد یاری چنان که دانی
بس راحتی ندارم باری ز زندگانی
ای بخت نامساعد باری تو خود چه چیزی
وی یار ناموافق آخر تو با که مانی
جانی خراب کردم در آرزوی رویت
[...]
کردی نخست با ما عهدی چنان که دانی
ماند بدان که بر سر آن عهد خود نمانی
راندی به گوش اول صد فصل دلفریبم
و امروز در دو چشمم جز جوی خون نرانی
آن لابههای گرمت ز اول بسوخت جانم
[...]
ای باد روح پرور زنهار اگر توانی
امشب لطافتی کن آنجا گذر که دانی
در شو چو مهربانی در تیرگی زمانی
یابی مگر نشانی زان آب زندگانی
ره ره گذر بکویش دم دم نگر برویش
[...]
ای جان جان جانم تو جان جان جانی
بیرون ز جان جان چیست آنی و بیش از آنی
پی میبرد به چیزی جانم ولی نه چیزی
تو آنی و نه آنی یا جانی و نه جانی
بس کز همه جهانت جستم به قدر طاقت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.