|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: غزل به توصیف عشق و زیبایی معشوق میپردازد. شاعر میگوید که عشق واقعی را باید در دل یافت، نه فقط در ظاهر. او از زیبایی و جذابیت معشوق، با اشاره به زلفهای خوشحالت و چشمان شوخ او صحبت میکند و میافزاید که جدایی از او درد و رنجی بینهایت به ارمغان آورده است. شاعر همچنین به ویژگیهای برجسته معشوقش اشاره میکند و او را با نمادهایی چون خورشید و طاوس توصیف میکند که نشانه زیبایی و ناز اوست. در کل غزل، عشق و احساس عمیق شاعر به معشوقش به وضوح نمایان است.
هوش مصنوعی: گفتم شاید که ما در دل بتوانیم به جای روح و زندگی، چیزی دیگر را جایگزین کنیم، اما نه، این اشتباه است، ای محبوب. تو همان روح و زندگی من هستی.
هوش مصنوعی: دوست معشوقی با زلفی باز و چشمان زیبا و خوشطینت که زبانش نیز شیرین و دلنواز است.
هوش مصنوعی: به خاطر دوری و فراق تو، من دچار رنج و دلدرد بیپایانی شدهام و این درد من را در بند و اسیر کرده است. اما همچنان برای رسیدن به تو و وصالت، شکیبایی و ناز تو را دوست دارم و به آن امیدوارم.
هوش مصنوعی: زلف تو مانند شاهین عشق است و زیباییات چون خورشید میدرخشد، تو همان طاوس آسمانی هستی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بختی نه بس مساعد یاری چنان که دانی
بس راحتی ندارم باری ز زندگانی
ای بخت نامساعد باری تو خود چه چیزی
وی یار ناموافق آخر تو با که مانی
جانی خراب کردم در آرزوی رویت
[...]
کردی نخست با ما عهدی چنان که دانی
ماند بدان که بر سر آن عهد خود نمانی
راندی به گوش اول صد فصل دلفریبم
و امروز در دو چشمم جز جوی خون نرانی
آن لابههای گرمت ز اول بسوخت جانم
[...]
ای باد روح پرور زنهار اگر توانی
امشب لطافتی کن آنجا گذر که دانی
در شو چو مهربانی در تیرگی زمانی
یابی مگر نشانی زان آب زندگانی
ره ره گذر بکویش دم دم نگر برویش
[...]
ای جان جان جانم تو جان جان جانی
بیرون ز جان جان چیست آنی و بیش از آنی
پی میبرد به چیزی جانم ولی نه چیزی
تو آنی و نه آنی یا جانی و نه جانی
بس کز همه جهانت جستم به قدر طاقت
[...]
ای گوهر خدایی آیینه معانی
هر دم ز تاب رویت بر عرش ارمغانی
عرش از خدای پرسد کاین تاب کیست بر من
فرمایدش ز غیرت کاین تاب را ندانی
از غیرت الهی در عرش حیرت افتد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.