جان جوهر پاک است و تن ار سرو روانت
تن پیش تنت ریزم و جان بر جانت
تو در دل من ساکن و من در طلب تو
جویان شده فریاد زنان گرد جهانت
در خاک بجوید دل من روز اجل را
یابد مگر از جان لب من بوی دهانت
موئی نکنی فرق میان من و مویت
وان نیز به فرق تو کنم هم هست میانت
ابروت کمان و مژه تیر است، رها کن
تا بوسه دهد صید تو بر تیر و کمانت
تو نار خلیلی و تن من بت آذر
سوزد دهن من اگر آرم به زبانت
ای عاشق فرزانه که سر رشتهٔ تقدیر
در گرد جهان میببرد گرد جهانت
جویان شُعیبی، ببُر از صحبت فرعون
تا مار عصایت شود و گرگ شبانت
ناصر به یکی کام و زبان از تو چه گوید
سوسن به زبانها نکند شرح و بیانت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و ارتباط عمیق میان عاشق و معشوق اشاره دارد. شاعر به پاکی جان و زیبایی معشوق میپردازد و نشان میدهد که عشق او چقدر قوی و مستمر است. او در تلاش است تا به معشوق نزدیک شود و احساساتش را با او در میان بگذارد. تصویرسازیهای زیبا از ابرو و مژه معشوق و همچنین تشبیه به آتش و بت، عمق عشق و اشتیاق را نشان میدهد. در نهایت، شاعر به سوالاتی درباره سرنوشت و درک عشق میپردازد و میگوید که عشق فراتر از کلمات است و نمیتوان آن را به راحتی بیان کرد.
هوش مصنوعی: جان همواره خالص و پاک است و بدن مانند سایهای از آن به شمار میآید. اگر در برابر تو بایستم، به قدری به تو احترام میگذارم که جانم را به جانت تقدیم میکنم.
هوش مصنوعی: تو در دل من زندگی میکنی و من با تمام وجودم به دنبالت هستم و در حالی که فریاد میزنم به جستجوی جهانی که تو در آن هستی، میگردم.
هوش مصنوعی: دل من در خاک به دنبال روز مرگ میگردد، مگر اینکه بوی دهانت از لب من برنخیزد.
هوش مصنوعی: اگر نتوانی خطی بین من و موهایت بگذاری، من نیز در مرز بین تو و موهایت قرار دارم.
هوش مصنوعی: ابروی تو مثل کمانی است و مژهات مانند تیر. بگذار تا بوسهای که شکار توست، بر روی این تیر و کمان بنشیند.
هوش مصنوعی: تو آتشین و من در برابر زیباییات احساس تنهایی میکنم؛ چنانکه اگر بخواهم از عشق تو سخن بگویم، دلم میسوزد.
هوش مصنوعی: ای عاشق خردمند، تو که سرنوشت و تقدیر را در دست داری و در دنیای خود به هر سو حرکت میکنی.
هوش مصنوعی: کسانی که به دنبال الهام و هدایت هستند، بهتر است از صحبت و ارتباط با کسانی که در مسیر نادرست مانند فرعون قرار دارند، پرهیز کنند. زیرا این ارتباط میتواند به نتایج ناگواری مثل تبدیل حق به باطل و مشکلاتی مشابه منجر شود.
هوش مصنوعی: ناصر با تو چه بگوید وقتی که سوسن نمیتواند زیبایی و لطافت خود را به زبان بیاورد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جان و تنم ای دوست فدای تن و جانت
مویی نفروشم به همه ملک جهانت
شیرینتر از این لب نشنیدم که سخن گفت
تو خود شکری یا عسلست آب دهانت
یک روز عنایت کن و تیری به من انداز
[...]
ای هر دو جهان خاک ره سرو روانت
گردون مطوق یکی از فاختگانت
بر کوتهی بینش خود داد گواهی
آن کس که نشان داد برون از دو جهانت
پنهانتر ازانی که توانت به نشان یافت
[...]
در چشم شناسای ره و رسم امانت
دزدیدن گردن بود از تیغ خیانت
پوشیده نظر، دیده ور از یاری مردم
کور است که دارد ز عصا چشم اعانت
یک فایده خواری ما اینکه عزیزان
[...]
دانی چه تمیز است میان تن و جانت
تو جان جهانی و بود جسم جهانت
با تلخی جان باختنم کام نه تلخ است
نامم ببری گر دم رفتن بزبانت
ظلمات خم زلف سیه من چو سکندر
[...]
ای تنگ شکر تنگ دل از تنگ دهانت
وی سرو چمن پا به گل از سرو چمانت
خرسند شکاری که نشینی به کمینش
قربان خدنگی که رها شد ز کمانت
تا آینه از خوبی خود با خبرت کرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.