ناله یادت میدهد کز بیدلانت یاد نیست
لیک او باد است و از وی حاصلی جز باد نیست
در رهت از ناتوانی آب چشمم میبرد
دیگرم جز اشک گلگون هیچ استعداد نیست
ز آتش عشق تو سوزد خلوت دل هر زمان
خانهٔ هستی ما ز آن رو قوی بنیاد نیست
دلبر شیرین به عالم صد هزارانند و لیک
عاشق شوریده و شیرینتر از فرهاد نیست
کوی جانان دور و شب تاریک و جان بارِ گران
قاصد ما باد و آن طاقت که او را باد، نیست
گر به گوش او رسد فریاد، فریادم رسد
کی رسد چون از ضعیفی طاقت فریاد نیست
ناصرا در راه معنی بیش ازین بیشی مجوی
سعی ما باطل بود چون بخت مادر زاد نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کار عالم نیک دیدم هیچ بر بنیاد نیست
بر دل خاصان ز عالم جز غم و بیداد نیست
داده ام انصاف و شد معلوم من کاندر جهان
هیچ کس را خاطری از بند غم آزاد نیست
من که از من عالمی شادند چون می بنگرم
[...]
عید شد یک دل نمی بینم که اکنون شاد نیست
جز دل خود کین زمان هم از غمت آزاد نیست
کی توانم بهر عیدی با تو گستاخی نمود
چون مرا پیش تو یارای مبارکباد نیست
چون کنم قصد سخن نام تو آید بر زبان
[...]
آه ازین گردون دون کزوی کسی دلشاد نیست
داد کز بیدادِ او ، هرگز دلی آزاد نیست
سر و نازی گر بر آردهم خود از بیخش کند
هیچ کار چرخ بی بنیاد بر بنیاد نیست
بسکه از مرگ جوانان خانه ویران میکند
[...]
باغبان لطف قد آن سرو در شمشاد نیست
کی نماید تربیت جایی که استعداد نیست
گر خط دور لبت را بر زبان آرم مرنج
نقش شیرین را ضرر از تیشه فرهاد نیست
ساغر خونابه دل بسته ره بر ناله ام
[...]
صومعه دیدم به جز مشتی بروت باد نیست
جز عصای آبنوس و شانه ی شمشاد نیست
بی نفس ارباب معنی زندگانی می کنند
لیک یک مو بر تن ای جمع بی فریاد نیست
وصف جنت کم کن ای رضوان که در بستان عشق
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.