از ملامت خانه ام آرامگاه گل شود
جغد در ویرانه من آید و بلبل شود
دست نومیدی پریشان خاطریهای مرا
جمع اگر سازد به دوش آرزو کاکل شود
گر شود روشن چراغم شاخ گل گردد پدید
ور شود خاموش دودش دسته سنبل شود
میگزد لبهای دامن پای خواب آلوده را
آستین سیلی زند دستی که دور از پل شود
ناخدا را سیدا از شور بحر اندیشه نیست
موجهای پر خطر دریا دلان را پل شود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساساتی همچون تنهایی و ناامیدی سخن میگوید و تلاش میکند که در میان ویرانیها و مشکلات زندگی، زیباییهایی را پیدا کند. او با استفاده از تصاویری از طبیعت، مانند جغد، بلبل و گل، به کنایه به احساسات خود اشاره میکند. همچنین، به نقش ناامیدی و آرزوها در زندگی اشاره میکند و نشان میدهد که چگونه میتوان در میان چالشها امید به زندگی و زیبایی را حفظ کرد. در نهایت، شاعر به این نکته اشاره میکند که حتی در ناامیدی میتوان نشانههایی از امید و زیبایی پیدا کرد.
هوش مصنوعی: از سرزنشها و انتقادها، خانهام به محلی برای آرامش و زیبایی تبدیل میشود. در ویرانههای من، جغد میآید و تبدیل به بلبل میشود، یعنی حتی در بدترین وضعیتها هم امکان زیبایی و شکوفایی وجود دارد.
هوش مصنوعی: اگر ناامیدی و نگرانیهایم را کنار هم جمع کنی، آرزوهایم به گونهای بر دوش من خواهند بود که مانند موهایی زیبا و آراسته به نظر برسند.
هوش مصنوعی: اگر چراغ من روشن شود، گلبرگهای گل نمایان خواهند شد و اگر خاموش شود، دود آن تبدیل به دستهای سنبل میشود.
هوش مصنوعی: لبهای دامن خواب آلوده را گاز میزند و دستی که از پل دور شده، آستینش را به سیلی میزند.
هوش مصنوعی: ناخدا در دل دریا، خود را غرق در افکارش میبیند و امواج خطرناک برای دلیران، همچون پلی به سوی مقصدشان عمل میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
نطق حیوان جمع کن تا آدمی حاصل شود
گر بیاید تربیت از کاملی کامل شود
جان تو از عالم علوی تنت سفلی بود
عاقبت هر یک به اصل خویشتن واصل شود
منبع هر دو یکی و مرجع هر دو یکی
[...]
با غمت هرچند کار درد ما مشکل شود
سرنوشتی از ازل این بود تا حاصل شود
هرگز این درد نهانی را دوا پیدا نشد
بعد عمری گر شود آن هم به درد دل شود
می زنم از گریه بر خاک رهت آبی و باز
[...]
چون صنوبر بادپیما گر سراپا دل شود
میوه مقصود هیهات است ازو حاصل شود
می گدازد غیرت همچشم صاحب درد را
آب گردم چون به دریا قطره ای واصل شود
دار نتواند سر منصور را در بر گرفت
[...]
از نهال سرکشی، بی عزتی حاصل شود
چون کند حاصل ترقی، قیمتش نازل شود
شمع بزمم از تماشای تو شاخ گل شود
مردمک در دیده پروانه ام بلبل شود
در چمن هر گه بشویی زلف عنبربوی خویش
بید مجنون در لب جود دسته سنبل شود
در جهان از همت پیران به جو راه نجات
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.