آتشم روزی که از دامان صحرا گل کند
چشم آهو را تماشاخانه بلبل کند
جوش سودایم اگر چون گردباد آیم به رقص
پیچ و تاب من بیابان را پر از سنبل کند
نافه را ریزد به راه کاروان گردباد
گر نسیم مشک چین سودا به آن کاکل کند
می کند پهلو تهی از آه مظلومان فلک
سیل چون پر زور افتد رخنه ها بر پل کند
کی کنند از یکدگر همپیشگان پستی قبول
دعویی گردنکشی زلف تو با کاکل کند
عاشق و معشوق را از هم جدایی مشکل است
محمل خود را گل از بال و پر بلبل کند
ماتم پروانه را پنهان چه داری سیدا
از زبان شمع بی تابانه آخر گل کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: غزل به توصیف حال و هوای عاشقانه و احساسی میپردازد. شاعر به زیباییهایی که در طبیعت وجود دارد اشاره میکند و از نیروهای طبیعی مانند گردباد و نسیم برای توصیف احساسات درونی خود استفاده میکند. او به جدایی عاشق و معشوق اشاره میکند و بیان میکند که این جدایی دشوار است. در نهایت، شاعر به مظلومیت و غم عشق میپردازد و غم پروانه را که به شمع وابسته است، یادآور میشود. این شعر با تصاویری زیبا از عشق، طبیعت و احساسات پیچیده انسانی به تصویر کشیده شده است.
هوش مصنوعی: روزی خواهد رسید که آتش عشق و زیبایی، چشمان آهو را در دشت به تماشاخانهای برای بلبل تبدیل خواهد کرد، جایی که همه زیباییها در آن جلوهگر میشوند.
هوش مصنوعی: اگر از عشق و شوق زیاد شبیه یک گردباد به رقص درآمدم، این رقص و حال و هوای من بیابان را پر از گلهای زیبای سنبل میکند.
هوش مصنوعی: نسیم خوشبو میتواند عطر نرگس را به سوی کاروان بیاورد، اما اگر طوفان به راه بیفتد، همه چیز تحت تأثیر قرار میگیرد و آن عطر گم میشود.
هوش مصنوعی: زمانی که درد و رنج مظلومان بر دل آسمان فشار میآورد، این فشار به حدی شدت میگیرد که باعث بروز مشکلات و خرابیهایی در زمین میشود.
هوش مصنوعی: آیا ممکن است افرادی که همفکر و هممدعای یکدیگر هستند، پستی و افترا را بپذیرند در حالی که فخر و غرور زلف تو بر سرشان سنگینی میکند؟
هوش مصنوعی: جدایی عاشق و معشوق دشوار است، مانند آنکه گل نتواند خود را از بلبل جدا کند.
هوش مصنوعی: پروانه در حال سوگواری است و نمیتواند احساساتش را نشان دهد. ای آقا، تو هم از زبان شمعی که بیتابی میکند، چیزی نگو. در نهایت، این وضع به سرانجامی خواهد رسید و همه چیز روشن خواهد شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عشق یارم هر زمانی منزل اندر دل کند
تا به زیر حلقهٔ زلفش دلم منزلکند
دلکه از من بگسلد منزلکند در زلف او
عشق او کز در درآید منزل اندر دل کند
هرکجا او بگذرد رویش جهان پرگلکند
[...]
هر که قطع راه مطلب در رکاب دل کند
هفتخوان چرخ را چون آه یک منزل کند
خاک در دستش بود، چون باد، هنگام رحیل
هر که اوقات گرامی صرف آب و گل کند
هر که می داند به سعی این راه را نتوان برید
[...]
در بیابان هرکه یاد آن خم کاکل کند
جلوه چون آب روان در سایهٔ سنبل کند
هرکه را افتد هوای آن لب میگون به سر
غنچهای از گوشهٔ دستار هردم گل کند
از فغان و ناله گلشن را به تنگ آورده است
[...]
فکر زلفت، دود دل را دسته سنبل کند
حرف رخسارت، نفس را رشک شاخ گل کند
بر سرم روزی که از زلف تو سودا گل کند
حلقه زنجیر را در پای من سنبل کند
مهربانی می کند هر کس شکستم می دهد
بر سر من پا گذارد جای چون کاکل کند
در جوار بزرگان یابند خوردان تربیت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.