بود در شهری یکی مرد خدای
از در هر نیک و بد ببریده پای
از جهان و اهل آن وارسته ای
در به روی زشت و زیبا بسته ای
روزها در بندگی کردی به شام
هم به شب تا صبحگاهان در قیام
روزیش هر روز می آمد ز غیب
می رسیدش راتبه بیشک و ریب
در رواتب او بر اندر شام و چاشت
راتبه زان مطبخ پرنوش داشت
مطبخی خالی ز دود و دردسر
نی در آن آتش نه هیزم را گذر
کار فرمایش همه قدوسیان
از ثریا تا ثری شان میهمان
چون بجز آن مطبخ پرنوش و قند
جای دیگر ره نبرد آن ارجمند
می رسیدش مائده هر روز و شب
بی صداع و کسب بی رنج و طلب
چون ندارد پای رفتن خاربن
امر آید سوی او از امر کن
آنکه او بشناخت باز و کلند
بایدش با صد تعب کاریز کند
می کشاند آب را دهقان به زور
تا به پای خوشه ها از راه دور
دید اندر گاو و خر چون پای راه
بردشان با چوب لت تا آبگاه
دست کودک تا دهانش را ندید
شیر از پستان مادر می مکید
تا دکان نانوا را ره نبرد
نان بجز از سفره بابا نخورد
بود در طاعت چه او بیغش و ریب
راتبه بودش ز شهرستان غیب
از قضا یکشب برای امتحان
نامدش آن راتبه زان شارسان
ای خدا زان امتحانها داد داد
امتحان بس خانه ها برباد داد
آن ابلیس از امتحان مردود شد
طاعت صدقرن او نابود شد
امتحان بلعام را از پا فکند
ساخت در تیه و به آتش آسمند
ز امتحان برصیص عابد شد هلاک
سجده آورد از برای آن نعاک
ای پناه بی پناهان جهان
می گریزم در پناهت ز امتحان
من کجا و امتحانت ای خلیل
پشه ی لاغر کجا و بار پیل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در یک شهر مردی خداشناس و وارسته بود که از دنیا و اهل آن بریده و به بندگی خدا مشغول شده بود. او روزها به عبادت میپرداخت و شبها در قیام و دعا بود. روزیاش به طور معجزهآسا از غیب میرسید و نیاز به تلاش نداشت. او در حالی که از زحمت و دردسر آزاد بود، غذاهای خوشمزهای در مطبخ خود داشت که از دست قدسیان به او میرسید.
اما یک شب، بهدلیل امتحانی از جانب خدا، آن روزی به او نرسید. این امتحان باعث شد که او به tremble بیفتد و بیسروسامانی او را در بر گرفت. امتحانهایی که دیگر عابدین همچون بلعام و برصیص نیز به خاطر آنها هلاک شدند. در انتها، شاعر به خدا پناه میبرد و از او میخواهد از امتحانهای دشوار نجاتش بدهد.
هوش مصنوعی: در شهری مردی بود که از نظرات خوب و بد جدا بود و به نوعی خود را از آن ها جدا کرده بود.
هوش مصنوعی: تو از دنیا و مردم آن جدا شدهای و در دلت را به روی خوبیها و بدیها بستهای.
هوش مصنوعی: روزها را در خدمت و بندگی سپری کردی و شبها تا صبح به عبادت و قیام مشغول بودی.
هوش مصنوعی: هر روز روزی او از عالم غیب به او میرسید، بهطوری که شکی در آن نیست و نفعی بیشتر از آنچه انتظار داشت، به او میرسید.
هوش مصنوعی: در مقام و مرتبه او، در صبح و شب، از آن آشپزخانه بسیار خوشمزه و لذیذ داشت.
هوش مصنوعی: در آشپزخانهای که نه دودی دارد و نه مشکلات، نه هیزم برای آتش سوزانی وجود دارد.
هوش مصنوعی: همهی فرشتگان از اوج آسمان تا زمین، در خدمت و اطاعت او هستند و مأموریت دارند که به بندگانش کمک کنند.
هوش مصنوعی: هیچ جای دیگری برای آن شخص محترم وجود ندارد جز این آشپزخانه پر از شیرینی و نوشیدنی.
هوش مصنوعی: هر روز و شب برایش نعمت و آسانی بهدست میآمد، بدون هیچ دردسری و بدون زحمت و تلاش.
هوش مصنوعی: اگر کسی توانایی حرکت و پیشرفت نداشته باشد، مشکلات و چالشها به سراغش خواهند آمد. لذا باید با تدبیر و اقدام مناسب به آنها پاسخ دهد.
هوش مصنوعی: کسی که به حقیقت و عمق یک موضوع پی برده و آن را درک کرده است، باید برای دستیابی به آن حقیقت تلاش و کوشش فراوانی کند و از عوامل مختلف عبور کند.
هوش مصنوعی: دهقان با تلاش و کوشش زیادی آب را به سر مزارع میآورد تا به ریشه خوشهها برسد، حتی اگر این آب از فاصله دور بیاید.
هوش مصنوعی: گاو و خر را میبیند که چطور با چوب به سمت آبخوری میبرندشان.
هوش مصنوعی: کودک تا وقتی که دستش را به سمت دهانش نبرد، شیر را از پستان مادر میمکد.
هوش مصنوعی: فرد تا زمانی که راهی به نانوایی پیدا نکرده، نان را جز از سفره پدرش نمیخورد.
هوش مصنوعی: در خدمت و بندگی او هیچ خیانت و تردیدی وجود ندارد و مقام او از نقطهای دور و ناشناخته به دست آمده است.
هوش مصنوعی: به طور ناگهانی، یک شب به خاطر امتحان، او به آنجا نیامد و از آن طریق هم به جای دیگری رفت.
هوش مصنوعی: ای خدا، از آن آزمایشها و مشکلاتی که فرستادی، بس است. این امتحانها و سختیها، خیلی خانهها را ویران کرده است.
هوش مصنوعی: آن شیطان در آزمایش شکست خورد و عبادت و اطاعت او که به اندازه صد قرن بود، بیثمر شد.
هوش مصنوعی: بلعام در آزمایش خود شکست خورد و در مشکلات و بلایای بسیاری گرفتار شد، به گونهای که به جهنمش انداختند.
هوش مصنوعی: از آزمایش برصیص عابد، هلاکت او آغاز شد. او به خاطر آن نعمت، سجده کرد.
هوش مصنوعی: ای کسی که پناهگاه بی پناهان هستی، من از آزمایشات زندگی در پناه تو فرار میکنم.
هوش مصنوعی: من نمیتوانم به مقایسه خودم با تو بپردازم، ای ابراهیم؛ من انسانی نحیف و ضعیف هستم و تو بار سنگینی را به دوش میکشی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.