آن ماه کو ز خوبی بر جمله میدواند
ای عاشقان شما را پیغام میرساند
سوی شما نبشت او بر روی بنده سطری
خط خوان کیست این جا کاین سطر را بخواند
نقشش ز زعفران است وین سطر سر جانست
هر حرف آتشی نو در دل همینشاند
کنجی و عشق و دلقی ما از کجا و خلقی
لیک او گرفته حلقی ما را همیکشاند
بی دست و پا چو گویی سوی وییم غلطان
چوگان زلف ما را این سو همیدواند
چون این طرف دویدم چوگانش حمله آرد
سوی خودم کشاند این سر بگو کی داند
هر سو که هست مستم چوگان او پرستم
در عین نیست هستم تا حکم خود براند
گر زانک تو ملولی با خفتگان بنه سر
زیرا فسردگان را هم خواب وارهاند
آن جا که شمس دینم پیدا شود به تبریز
والله که در دو عالم نی درد و درد ماند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی عشق و ارتباط با محبوب است. شاعر از زیباییهای محبوب و تأثیر آن بر دل عاشقان صحبت میکند و پیامی از او برای عاشقان میآورد. او به نقش و خطی که این پیام را منتقل میکند اشاره میکند و عشق را به نوعی یک حلقه میداند که او را به سمت محبوب میکشاند. شاعر به حالت مستی و شوق خود در پی محبوب اشاره میکند و از دلمشغولیهایی که عشق در او به وجود آورده، سخن میگوید. در پایان نیز به جایی اشاره میکند که محبوبش (شمس دین) حاضر است و بر این باور است که در آن مکان هیچ دردی نخواهد ماند.
هوش مصنوعی: آن ماه زیبا که با زیباییاش بر همه میتابد، ای عاشقان، پیامی برای شما دارد.
هوش مصنوعی: او پیامی برای شما نوشته است و بر روی بنده خطی کشیده، اما کسی در اینجا نیست که بتواند آن را بخواند.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و تأثیرگذاری کلمات اشاره دارد. میگوید که نقش و نگار آن به یکنواختی زعفران است و هر کلمهای که در این متن آمده، مانند شعلهای تازه در دل آدمی اثر میگذارد. به طور کلی، این شعر به هنر و تأثیر هنر در زندگی انسانها اشاره میکند.
هوش مصنوعی: ما در جایی آرام و پر از عشق و زیبایی هستیم، اما نمیدانیم که این حالت از کجا آمده است. دیگران نیز وجود دارند، اما او با محبت و جاذبهاش ما را به سوی خود میکشاند.
هوش مصنوعی: شبیه کسی هستیم که بدون دست و پا به سمت او میرویم؛ زلف ما مثل یک توپ در حال حرکت است و او ما را به سمت خود میکشاند.
هوش مصنوعی: وقتی که من به سمت این طرف دویدم، چوگانش به من حمله ور شد و این سر را به سمت خودم کشاند. بگو، کی میتواند این را بداند؟
هوش مصنوعی: هر کجا که میروم و سرمست هستم، در حقیقت به خاطر قدرت اوست که در این دنیا احساس وجود میکنم. حتی اگر به ظاهر وجود نداشته باشم، در باطن تحت فرمان او هستم.
هوش مصنوعی: اگر تو از تنهایی و کسالت خستهای، سر را پایین بگذار و استراحت کن، چرا که خوابآلودگان هم نیاز به آرامش و خواب دارند.
هوش مصنوعی: هر جا که شمسالدین من حاضر شود، در تبریز، قسم به خدا که در هیچ دو جهانی، نه دردی باقی میماند و نه دلی آزرده.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
پیمانه ایست این جان پیمانه این چه داند
از پاک میپذیرد در خاک میرساند
در عشق بیقرارش بنمودنست کارش
از عرش میستاند بر فرش میفشاند
باری نبود آگه زین سو که میرساند
[...]
چشم ز دوری تو دور از تو خون فشاند
دور فلک مبادا کاین شربتت چشاند
بر جور بردن من انصاف داد عالم
یارب که ایزد از تو انصاف من ستاند
از بیم چشم گفتم کان روی را بپوشان
[...]
خواهد که خامه راهی در منزلی رساند
بر مَرکب مُرکّب بنشست تا براند
برخاست همچو ابری بیواسطه ز واسط
وز بحر هند گوهر بر روم میفشاند
از سوز سینه دودی چون شمع بر سر آید
[...]
چرخم به قید و چنبر زین آستان کشاند
وز نعش کشتگانم با تازیانه راند
ور ساعتی بپایم خصمم بسر دواند
شکر فروش مصری حال مگس چه داند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.