بگریز ای میر اجل از ننگ ما از ننگ ما
زیرا نمیدانی شدن همرنگ ما همرنگ ما
از حملههای جند او وز زخمهای تند او
سالم نماند یک رگت بر چنگ ما بر چنگ ما
اول شرابی درکشی سرمست گردی از خوشی
بیخود شوی آنگه کنی آهنگ ما آهنگ ما
زین باده میخواهی برو اول تنک چون شیشه شو
چون شیشه گشتی برشکن بر سنگ ما بر سنگ ما
هر کان می احمر خورد بابرگ گردد برخورد
از دل فراخیها برد دلتنگ ما دلتنگ ما
بس جرهها در جو زند بس بربط شش تو زند
بس با شهان پهلو زند سرهنگ ما سرهنگ ما
ماده است مریخ زمن این جا در این خنجر زدن
با مقنعه کی تان شدن در جنگ ما در جنگ ما
گر تیغ خواهی تو ز خور از بدر برسازی سپر
گر قیصری اندرگذر از زنگ ما از زنگ ما
اسحاق شو در نحر ما خاموش شو در بحر ما
تا نشکند کشتی تو در گنگ ما در گنگ ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به طور کلی درباره فرار از ننگ و درد و رنجهایی است که ناشی از برخورد با مشکلات و جنگهاست. شاعر به مخاطب خود میگوید که از ننگها و چالشها بگریزد زیرا درک درستی از وضعیت آنها ندارد. او اشاره میکند که هیچکس از آسیبها و دردها سالم نمیماند و برای رهایی از این وضعیت، باید مست و بیخود شد. در ادامه، شاعر به مینوشی و حس رهایی از دردها اشاره میکند و توصیه میکند که برای فرار از این چالشها، باید دست به اقدام زد و از موانع عبور کرد. در پایان، شاعر بر اهمیت خاموشی و تسلیم در برابر شرایط سخت تأکید میکند تا از بروز مشکلات بیشتر جلوگیری شود.
هوش مصنوعی: ای مرگ، از شرم ما بگریز، چون تو نمیدانی که چگونه به رنگ ما درمیآیی.
هوش مصنوعی: هیچکسی از تهاجم و ضربههای تند او در امان نمانده است، حتی یک رگ از تو هم بر دستان ما باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: ابتدا قدری شراب بنوش تا سرمست و شاداب شوی و از حال خود بیخبر گردی، سپس به سوی ما بیائی و آهنگ دیدار ما کنی.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی از این شراب بهرهمند شوی، باید در ابتدا مانند شیشه ظریف و شکستنی باشی. وقتی که به این حالت درآمدی، میتوانی با قدرت و صلابت با سنگی محکم روبهرو شوی.
هوش مصنوعی: هر کس که از شراب مینوشد، در دلش شادی و سرخوشی پیدا میشود و این احساسات مثبت باعث میشود که اندوه و دلتنگیهایش از بین برود.
سرهنگ ما، از این حال و مستی؛ سبوی خود را بر جوی آب بکوبد و بربط را در وزن ششتو میزند و با شاهان پهلو میزند.
مریخ این دوران (نمادِ جنگ) در این جنگ دختر است، با مقنعة چگونه میخواهد وارد جنگ ما شود؟
اگر تیغ این جنگ را از خورشید و سپرش را از ماه ساختی و قیصر (نماد روم، سفیدی) هستی، بایستی از زنگ (رو سیاهی) ما درگذری.
همچون اسحاق -در حین قربانی شدن- تسلیم باش و در دریای ما (مثل آتش نمرود) خاموش شو تا کشتی نجاتت در رود گنگ ما نشکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.