برات عاشق نو کن رسید روز برات
زکات لعل ادا کن، رسید وقت زکات
برات و قدر خیالت دو عید چیست وصال
چو این و آن نبود هست نوبت حسرات
به باغهای حقایق برات دوست رسید
ز تختهبند زمستان شکوفه یافت نجات
چو طوطیان خبر قند دوست آوردند
ز دشت و کوه برویید صد هزار نبات
دو شادیست عروسان باغ را امروز
وفات در بگشاد و خریف یافت وفات
بیا که نور سماوات خاک را آراست
شکوفه نور حق است و درخت چون مشکات
جهان پر از خضر سبزپوش دانی چیست
که جوش کرد ز خاک و درخت آب حیات
ز لامکان برسیدهست حور سوی ملک
ز بیجهت برسیدهست خلد سوی جهات
طیور نعره ارنی همیزنند چرا
که طور یافت ربیع و کلیم جان میقات
به باغ آی و قیامت ببین و حشر عیان
که رعد نفخهٔ صور آمد و نشور موات
اذان فاخته دیدیم و قامت اشجار
خموش کن که سخن شرط نیست وقت صلات
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف روزهای شادی و جشنهای الهی میپردازد. او از عشق و وصال سخن میگوید و به زمان زکات و ادا کردن عشق اشاره میکند. شعری که برات و قدر خیالت را به عنوان دو عید معرفی میکند و از زیباییهای بهار و نشانههای حیات، مانند شکوفهها و سبزپوشی درختان صحبت میکند.
شاعر از آمدن خبر عشق و دو شادی عروسان باغ سخن میگوید و به ارتباط بین دنیای مادی و معنوی اشاره میکند. همچنین، او به قیامت و روز حشر اشاره کرده و دعوت میکند که در باغ الهی حضور یابیم و آثار نور و زندگی را در آفرینش مشاهده کنیم. شعر در نهایت بر لزوم سکوت و گوش دادن در زمان عبادت تأکید دارد.
هوش مصنوعی: زمانی که عشق و محبت در دل جوانه زده، اکنون وقت آن فرا رسیده که عشق خود را به نمایش بگذاری و احساساتت را به دیگران تقدیم کنی. اکنون زمان آن است که با سخاوت و صداقت، محبت خود را ابراز کنی.
هوش مصنوعی: دو روز خوشحالی و جشن برایت وجود دارد؛ یکی خیال تو و دیگری به دست آوردن تو. اما وقتی که وصال ما همچون گذشته به دست نیاید، تنها نوبت تأسف و حسرت خواهد بود.
هوش مصنوعی: دوست به باغهای حقیقت دست یافت و از سختیهای زمستان به بهاری تازه و نجات بخش رسید.
هوش مصنوعی: وقتی طوطیها خبر شیرینی دوست را به مشام میرسانند، از دشت و کوه به روییدن هزاران گیاه و گل میانجامد.
وفات اول یعنی وفایت، دوستیات. خریف: فصل برگریزان
هوش مصنوعی: بیا تا زیبایی آسمانها را ببینیم که بر زمین سایه افکنده است. شکوفهها نشانه نور حقیقت هستند و درختان مانند چراغی نورافشان به نظر میرسند.
هوش مصنوعی: جهان پر از انسانها و موجودات زندهای است که مانند خضر (شخصیتی در ادبیات و فرهنگ ایران) با سبزیِ دل و زندگی پر از امید و نشاط، رشد کردهاند. این افراد همچون گیاهانی هستند که از خاک زندگی برمیخیزند و از آب حیات، زندگی دوباره و انرژی میگیرند.
هوش مصنوعی: از جایی که هیچچیز وجود ندارد، حوری به ملک آمده و بهشت از نبودن سبب، به سوی جهات دیگر گسترش یافته است.
هوش مصنوعی: پرندگان نعرهای سر میدهند و این به خاطر آن است که بهار آغاز شده و موسی در مکان مقدس خود قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: به باغ بیا و روز قیامت را ببین؛ روزی که اختلال و هیجان ایجاد شده و مردگان زنده میشوند.
هوش مصنوعی: دیدیم که فاخته اذان میدهد و درختان سکوت اختیار کردهاند. حالا باید بدانیم که در زمان نماز، صحبت کردن مناسب نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
سپهر شعبده باز از درون پردۀ غیب
لطیفه یی دگر آورد کاهلا صلوات
رسید دختر دیگر مرا و یکباره
ببرد رونق عیش و برفت آب حیات
اگر نتایج صلبم بود برین قانون
[...]
ز عشق روی تو روشن دل بنین و بنات
بیا که از تو شود سیئاتهم حسنات
خیال تو چو درآید به سینه عاشق
درون خانه تن پر شود چراغ حیات
دود به پیش خیالت خیالهای دگر
[...]
شنیدهای که سکندر برفت تا ظلمات
به چند محنت و خورد آن که خورد آب حیات
گرم زمانه دهد از بلای عشق نجات
در فضول نکوبم دگر به هیچ اوقات
ولی نجاتِ من از عشق کی شود ممکن
گر آسمان چو زمین باز استد از حرکات
مرا نجات بود گر دهد ضلالت نور
[...]
ترا ز شکر شیرین از آن دمید نبات
که یافت پرورش از آب چشمه سار حیات
اگر نه چشمه حیوان دهان تنگ تو بود
بگوی تا ز چه پوشیده گشت در ظلمات
چو بر کشید قضا نیل حسن بر بقمت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.