ز عشق روی تو روشن دل بنین و بنات
بیا که از تو شود سیئاتهم حسنات
خیال تو چو درآید به سینه عاشق
درون خانه تن پر شود چراغ حیات
دود به پیش خیالت خیالهای دگر
چنانک خاطر زندانیان به بانگ نجات
به گرد سنبل تو جانها چو مور و ملخ
که تا ز خرمن لطفت برند جمله زکات
به مردهای نگری صد هزار زنده شود
خنک کسی که از آن یک نظر بیافت برات
زهی شهی که شهان بر بساط شطرنجت
به خانه خانه دوند از گریزخانه مات
کدام صبح که عشقت پیالهای آرد
ز خواب برجهد این بخت خفته گویدهات
فرودود ز فلک مه به بوی این باده
بگویدم که مرا نیز گویمش هیهات
طرب که از تو نباشد بیات میگردد
بیار جام که جان آمدم ز عشق بیات
به پیش دیده من باش تا تو را بینم
که سیر مینشود دیده من از آیات
ندانم از سرمستیست شمس تبریزی
که بر لبت زدهام بوسهها و یا بر پات
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و زیبایی معشوق سخن میگوید و تأثیر عمیق آن را بر دل و جان عاشق بیان میکند. او به روشنایی و حیات ناشی از عشق اشاره دارد و میگوید که خیال معشوق چقدر میتواند روح را شاداب کند. عاشق به جان خود تشبیه میکند که مانند موریانهها به گرد گلبرگهای معشوق میچرخند و از لطافت او بهرهمند میشوند. شاعر همچنین از قدرت عشق صحبت میکند که میتواند مردهای را زنده کند و زیبایی و جذابیت عشق را با تصاویری زیبا توصیف میکند. در نهایت، او از شمس تبریزی یاد میکند و به عشق عمیق و احساسات غیرقابل وصف خود اشاره میکند.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و عشق به تو، دل پسران و دختران روشن و شاداب میشود. بیا که اگر تو بیایی، کارهای بدشان به کارهای خوب تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: وقتی خیال تو در دل عاشق وارد میشود، تمام وجود او مانند خانهای پر از نور و زندگی میشود.
هوش مصنوعی: دود به یاد تو مثل خیالهای دیگر است، همانطور که خاطر زندانیان به صدای نجات توجه میکند.
هوش مصنوعی: جوانان و دلباختگان به دور سنبل تو مانند موریانهها و ملخها جمع شدهاند تا از خرمن لطف و محبت تو، همه چیز را برداشت کنند و از آن بهرهمند شوند.
هوش مصنوعی: به یک مرده نگاه کن، چقدر زنده و شاداب میشود! خوشا به حال کسی که یک بار به او نگاهی بیندازد و از این نگاه بهرهمند شود.
هوش مصنوعی: چه خوب است که پادشاهی باشد که فرمانروایان در بازی شطرنج او به شدت در حرکت هستند و از زوایای مختلف برای فرار کردن تلاش میکنند تا درگیر نشوند.
هوش مصنوعی: در کدام صبح که عشق تو پیالهای از خواب بیاورد، این بخت خوابیده بیدار خواهد شد و حرفهای تو را خواهد گفت؟
هوش مصنوعی: ماه از آسمان به خاطر بوی این شراب فرود میآید و میگوید که من نیز چیزی را به او نمیگویم، هرگز.
هوش مصنوعی: هر شادی و خوشی که ناشی از وجود تو نباشد، حالتی کسلکننده پیدا میکند. بیا، جام بگذار که من به عشق تو جانم را تقدیم کردهام و همین عشق زندگیام را به جریان میاندازد.
هوش مصنوعی: همواره در جلوی چشمان من باش تا بتوانم تو را ببینم، چرا که چشمان من هرگز از تماشای زیباییها و نشانهها سیر نمیشوند.
هوش مصنوعی: من نمیدانم که آیا این بوسهها بر لبهایم از محبت شمس تبریزی ناشی میشود یا از عشق به پای اوست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
سپهر شعبده باز از درون پردۀ غیب
لطیفه یی دگر آورد کاهلا صلوات
رسید دختر دیگر مرا و یکباره
ببرد رونق عیش و برفت آب حیات
اگر نتایج صلبم بود برین قانون
[...]
برات عاشق نو کن رسید روز برات
زکات لعل ادا کن رسید وقت زکات
برات و قدر خیالت دو عید چیست وصال
چو این و آن نبود هست نوبت حسرات
به باغهای حقایق برات دوست رسید
[...]
شنیدهای که سکندر برفت تا ظلمات
به چند محنت و خورد آن که خورد آب حیات
گرم زمانه دهد از بلای عشق نجات
در فضول نکوبم دگر به هیچ اوقات
ولی نجاتِ من از عشق کی شود ممکن
گر آسمان چو زمین باز استد از حرکات
مرا نجات بود گر دهد ضلالت نور
[...]
ترا ز شکر شیرین از آن دمید نبات
که یافت پرورش از آب چشمه سار حیات
اگر نه چشمه حیوان دهان تنگ تو بود
بگوی تا ز چه پوشیده گشت در ظلمات
چو بر کشید قضا نیل حسن بر بقمت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.