ای گل تو را اگر چه که رخسار نازکست
رخ بر رخش مدار که آن یار نازکست
در دل مدار نیز که رخ بر رخش نهی
کو سر دل بداند و دلدار نازکست
چون آرزو ز حد شد دزدیده سجده کن
بسیار هم مکوش که بسیار نازکست
گر بیخودی ز خویش همه وقت وقت تو است
گر نی به وقت آی که اسرار نازکست
دل را ز غم بروب که خانه خیال او است
زیرا خیال آن بت عیار نازک است
روزی بتافت سایه گل بر خیال دوست
بر دوست کار کرد که این کار نازکست
اندر خیال مفخر تبریز شمس دین
منگر تو خوار کان شه خون خوار نازکست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و نازکی عشق و دلبستگی اشاره دارد. شاعر به مخاطب خود میگوید که زیبایی و نازکی احساسات عشق مانند چهره و دل است و نباید به سادگی با آنها بازی کرد. دل را باید از غمها پاک کرد چون خانه خیال محبوب است. او همچنین به اهمیت رازها و احساسات عمیق در روابط اشاره میکند و خاطرنشان میکند که در عشق، هر حرکت و احساس ممکن است بسیار نازک و حساس باشد، پس باید با احتیاط و احترام به آنها نزدیک شد. در نهایت، شاعر دعوت میکند که به لطافت و ظرافت عشق توجه کنیم و از آن مراقبت کنیم.
هوش مصنوعی: ای گل، اگرچه چهرهات بسیار زیبا و نازک است، اما چهرهات را در برابر کسی نشان نده که او نیز بسیار لطیف و حساس است.
هوش مصنوعی: این بیت میگوید: در دل خود نگهدار که اگر بر چهرهات نگاهی بیندازد، کسی که راز دل را میداند و محبوبی لطیف و حساس است، شگفتیهایی در قلبش پنهان است.
هوش مصنوعی: وقتی آرزو به اندازهای زیاد میشود که از حد خود فراتر میرود، بهتر است با احتیاط عمل کنی و خودت را به زحمتی نیندازی، زیرا این خواستهها بسیار شکننده و حساس هستند.
هوش مصنوعی: اگر همیشه بیخود از خودت باشی، آن وقت تمام زمان توست. و اگر نه، در زمان مناسب بیاید، چون اسرار لطیفی وجود دارد.
هوش مصنوعی: دل خود را از غم پاک کن، زیرا که دل محل زندگی خیال اوست و خیال آن معشوق زیبا و فریبنده، ظریف و لطیف است.
هوش مصنوعی: روزگاری سایهی زیبای یک گل بر یاد و خیال دوست روشنی بخشید و این کار به نوعی جادوگری برای دوست عزیز است که بسیار لطیف و دلنشین میباشد.
هوش مصنوعی: در خیال خود به بزرگ شهرت تبریز چشم ندوختی، شمس دین. به تو نگاه کن؛ چون تو هم در مقامی پایینتر از او قرار داری؛ چرا که این شاه، خونریز و سرسخت است و تو نازک و لطیف هستی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای از ستیهش تو همه مردمان به مست
دعویت صعب منکر و معنیت سخت سست
ایام وَرد و موسم عید پیمبرست
گیتی ز بوی هر دو سراسر معطرست
گلزارها به آمدن آن مزین است
محرابها به آمدن این منوّر ست
آن مونس و حریف می و نَقل مجلس است
[...]
ای آن که هر چه بایدت از بخت نیک هست
هرگز مباد در جاه تو شکست
تا از قضا پدید شد آثار هست و نیست
پیدا نشد ذات تو از نیست هیچ هست
معلوم شد مگر که تو از نسل آدمی
[...]
کور و کر و دراز و سطبر است و سرنگون
سرگرد و بن قوی و سیه پوش و احمر است
طناز و پر هراس و چو پستانست در لباس
کناس و دیر آس و میانش رگ آور است
نامش قضیب و خوره و کالم بدان و ایر
[...]
هربنده ای که ایزد بی یار یار اوست
بی شک و شبهه در دو جهان کار کار اوست
آن بی نیاز بنده نواز لطیفه ساز
کز هر سوئی که در نگری کار و بار اوست
ازچرخ بی قرار و زمین قرار گیر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.