زندگانی مجلس سامی
باد در سروری و خودکامی
نام تو زنده باد کز نامت
یافتند اصفیا نکونامی
میرسانم سلام و خدمتها
که رهی را ولی انعامی
چه دهم شرح اشتیاق که خود
ماهیم من تو بحر اکرامی
ماهی تشنه چون بود بیآب
ای که جان را تو دانه و دامی
سبب این تحیت آن بودست
که تو کار مرا سرانجامی
حاصل خدمت از شکرریزت
دارد اومید شربت آشامی
ز آن کرمها که کردهای با خلق
خاص آسوده است و هم عامی
بکشش در حمایتت کامروز
توی اهل زمانه را حامی
تا که در ظل تو بیارامد
که تو جان را پناه و آرامی
که شوم من غریق منت تو
کابتدا کردی و در اتمامی
باد جاوید بر مسلمانان
سایهات کآفتاب اسلامی
این سو ار کار و خدمتی باشد
تا که خدمت نمای و رامی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون می و شیر یافت اندامی
راند هر ساعتی بر او کامی
ثوری از بایزید بسطامی
از پی طاعت و نکونامی
زین سپس گر فلک کند خامی
من و فتراک مجلس سامی
صحبتی جوی کز نکونامی
در تو آرد نکو سرانجامی
خاص خاص خدای را ع امی
خوانده آن قوم جاهل از خامی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.