گنجور

حاشیه‌گذاری‌های نیکنام شاهین

نیکنام شاهین

ادبیات عثمانی 

شعر فارسی


نیکنام شاهین در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۲۷ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۰۲ در پاسخ به مهران دربندی دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۹:

سلام 
فکر می کنم این کلمه باید قُتْسُز باشد. چون در بعضی نسخه ها قُتْسُز آمده. و شرف الدین یالتقایا در مقال اش که در باره سخنان ترکی در آثار مولانا همین بیت را با«قتسز» آورده است.  قتسز یعنی شوم، منحوس یا بدبخت.
قَنْسِز (قانسز) در ترکی امروزی به معنی ترسنده و جبان آمده. ولی  نمی دانم این کلمه (قنسز) در عصر مولانا متداول بود یا نه. چون در هیچ اثری قدیمی ثبت نشده.

اما «قتسز» یا «قوتسز‍» کلمه ای خیلی قدیمیست. 

 

نیکنام شاهین در ‫۴ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳۵:

سلام بر عزیزان گرامی
آیا مصرع دوم اشتباهی داره؟ چون وزنش هم عجیبه و هم این دو بیت در آیین سماع مولویان خوانده می شود و آنجا «این تن همه جان شوق ز اخوان صفایی» نوشته. ولی آشکارست که این هم درست نیست. سلام عرض می کنم.

 

نیکنام شاهین در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۵۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷:

سلام
می بینم همه دوستان عزیز در بیت سوم معنی کلمۀ (ملک) را از دیدگاه متفاوت شرح کرده اند. فقط یک حرکه خواجه حافظ را از درجۀ پادشاهی به درکۀ شیطانیت ساقط کرده. اما هیچ کسی حکایت هاروت و ماروت را به یاد نیاورده. فکر می کنم که خواجه حافظ در اینجا تلمیح به حکایت آن دو فرشته می کند. چون شاعر، سحرآفرین است. و روایت می کنند که بنی آدم سحر را از هاروت و ماروت یاد گرفتند. آن دو ملک برای امتحان به دنیا آمدند و وقتی که یک خانم زیبا دیدند امتحان را فراموش کردند و دنبال آن بانو شتابان شدند. پس حافظ سحر و افسون زبان خودرا که لسان الغیب نامیده است، تشبیه به سحر آن فرشتگان چاه بابل می کند. و از صلب آدم دنیا آمدنش را به هبوط آن دو فرشته قیاص می کند... فکرم این است که سایر ابیات این شعر را می توانیم از این دیدگاه شرح و ایضاح کنیم. ( ببخشید شاید خیلی اشتباه کردم چون فارسی خوب بلد نیستم.) با سلام.

 

sunny dark_mode