خنک آن جان که رود مست و خرامان بر او
برهد از خر تن در سفر مصدر او
خلع نعلین کند وز خود و دنیا بجهد
همچو موسی قدم صدق زند بر در او
همچو جرجیس شود کشته عشقش صد بار
یا چو اسحاق شود بسمل از آن خنجر او
سر دیگر رسدش جز سر پردرد و صداع
مغفرت بنهد بر فرق سرش مغفر او
کیله رزقش اگر درشکند میکائیل
عوضش گاه بود خلد و گهی کوثر او
پدر و مادر و خویشان چو به خاکش بنهند
شود او ماهی و دریا پدر و مادر او
عشق دریای حیات است که او را تک نیست
عمر جاوید بود موهبت کمتر او
میرود شمس و قمر هر شب در گور غروب
میدهدشان فر نو شعشعه گوهر او
ملک الموت به صد ناز ستاند جانی
که بود باخبر و دیده ور از محشر او
تن ما خفته در آن خاک به چشم عامه
روح چون سرو روان در چمن اخضر او
نه به ظاهر تن ما معدن خون و خلط است
هیچ جان را سقمی هست از این مقذر او
در چنین مزبله جان را دو هزاران باغ است
پس چرا ترسد جان از لحد و مقبر او
آنک خون را چو می ناب غذای جان کرد
بنگر در تن پرنور و رخ احمر او
هله دلدار بخوان باقی این بر منکر
تا دو صد چشمه روان گردد از مرمر او
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حالتی عاشقانه و روحانی میپردازد. شاعر از ملکوت و سفر روحانی صحبت میکند و به عشق به عنوان دریای حیات اشاره میکند. او بر این باور است که جان واقعی انسان فراتر از جسم مادی است و در عالم روحانی زندگی میکند. در این سفر، عشق و معرفت بهشت و رضایت را به ارمغان میآورد، در حالی که جسم مادی در خاک میخوابد. شاعر تاکید میکند که روح از شناخت و عشق به حقایق الهی در آرامش است و مرگ در حقیقت فرصتی برای ورود به عالم بالاترست. از این رو، نباید از لحد و مقبره ترسید، زیرا عشق و جان در این سفر جاویدان باقی میمانند.
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که با شور و نشاط جانش از این بدن موقتی میرود و در سفر به سوی حقیقت برمیخیزد.
هوش مصنوعی: کسی که از دلبستگی به دنیا و مادیات رها شود و با تمام وجود به سوی حق حرکت کند، مانند موسی که با صداقت و حقیقت به درگاه خداوند میرود، قدم برمیدارد.
هوش مصنوعی: عشق میتواند به اندازهای انسان را تحت تأثیر قرار دهد که مانند جرجیس به خاطر آن بارها کشته شود یا همچون اسحاق، به خاطر محبت دلی از خنجر محبوبش رنج ببیند.
هوش مصنوعی: هیچ چیزی جز درد و رنج به سرش نمیرسد و تنها نشانهای از آمرزش بر سرش خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر روزی روزگاری روزی کسی قطع شود، خداوند آن را با نعمتهای بهشتی جایگزین میکند و او را از برکات و رحمتهای دیگر بهرهمند میسازد.
هوش مصنوعی: زمانی که پدر و مادر و نزدیکان فردی او را به خاک بسپارند، او به مانند ماهی در دریا میشود و پدر و مادرش میشوند دریا برای او.
هوش مصنوعی: عشق مانند دریایی از زندگی است و تنها یک عمر کوتاه را به افراد میبخشد که این نعمت کمتر از آن است که بتوان به طور کامل از آن بهرهمند شد.
هوش مصنوعی: شمس و قمر هر شب در غروب به گور میروند و بخشی از نور و زیبایی او را به نمایش میگذارند.
هوش مصنوعی: فرشته مرگ به آهستگی جان انسانی را میگیرد که در مورد روز قیامت آگاهی داشت و از آن مطلع بود.
هوش مصنوعی: بدن ما در خاک آرام گرفته، اما روح ما مانند سروی در باغی سبز و زیبا به وحود خودش ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: ظاهر بدن ما پر از خون و مایعات است، اما هیچ کس دچار بیماری واقعی نیست، بلکه ضعف و آسیب روحی است که ما را رنج میدهد.
هوش مصنوعی: در این دنیا، اگرچه زندگی ممکن است در شرایط سخت و آزاردهندهای سپری شود، اما در واقعیت، روح انسان دارای امکانات و زیباییهای زیادی است. بنابراین، فایدهای ندارد که انسان از مرگ و محل دفن خود بترسد.
هوش مصنوعی: آن کس که خونش به مانند شراب خالص، جان را تغذیه میکند، به بدن درخشان و چهره سرخ او بنگر.
هوش مصنوعی: بیا ای محبوب، باقی این را هم برای من بخوان تا از لطافت وجودت، صدها چشمه زلال و زنده از دل سنگی من جاری شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
روی زرینم از اندیشه سیمین بر او
چه کنم دیده اگر باز نبینم بر او
روی او تازه گل پر بر و رخسار مرا
نکند تازه مگر تازه گل پر بر او
به لب و بر همه با حور و پری باشم اگر
[...]
هر که چون شبنم گل پاک بود گوهر او
چمن آرا کند از دامن گل بستر او
چشم بد دور ز مژگان سبکدست تو باد!
که به خون دو جهان سرخ نشتر او
هر که را برق نگاه تو کند خاکستر
[...]
چه کنم با صف مژگان بلا پرور او
رگ جان می زند از خیره سری نشتر او
هر که سوزد زحسد سینهٔ کین آور او
گل کند آتش نمرود ز خاکستر او
بر زمین چون گل مهتاب فتد نقش پی اش
[...]
گرچه عید آمده نیکوی و بنازم سر او
رفتن روزه نکوتر که خدا یاور او
چند بینیم رود زاهد و هر زهد فروش
همچو دستار زده حلقه بگرد سراو
چند یابیم چمد شیخ وگروهی بریا
[...]
آب گردید ز صدمه بدن لاغر او
گشت کاهنده به زندان بلا پیکر او
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.