تو بمال گوش بربط که عظیم کاهل است او
بشکن خمار را سر که سر همه شکست او
بنواز نغمه تر به نشاط جام احمر
صدفی است بحرپیما که در آورد به دست او
چو درآمد آن سمن بر در خانه بسته بهتر
که پریر کرد حیله ز میان ما بجست او
چه بهانه گر بت است او چه بلا و آفت است او
بگشاید و بدزدد کمر هزار مست او
شدهایم آتشین پا که رویم مست آن جا
تو برو نخست بنگر که کنون به خانه هست او
به کسی نظر ندارد به جز آینه بت من
که ز عکس چهره خود شده است بت پرست او
هله ساقیا بیاور سوی من شراب احمر
که سری که مست شد او ز خیال ژاژ رست او
نه غم و نه غم پرستم ز غم زمانه رستم
که حریف او شدستم که در ستم ببست او
تو اگرچه سخت مستی برسان قدح به چستی
مشکن تو شیشه گرچه دو هزار کف بخست او
قدحی رسان به جانم که برد به آسمانم
مدهم به دست فکرت که کشد به سوی پست او
تو نه نیک گو و نی بد بپذیر ساغر خود
بد و نیک او بگوید که پناه هر بد است او
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف شادی و مستی میپردازد و از بربط و نغمههای آن یاد میکند. او به خماری و حال خراب خود اشاره میکند و میخواهد که با نوشیدن شراب، حال و هوای بهتری پیدا کند. شاعر همچنین به حضور معشوق و زیباییهای او اشاره کرده و میگوید که معشوق به کسی جز خود نمینگرد، و این باعث میشود که انسانهای دیگر احساس کمبود کنند. در نهایت، شاعر از ساقی میخواهد که شراب بیاورد تا بتواند به دنیای بالاتر برود و دردها و غمها را فراموش کند. او این احساسات را با نغمههای موسیقی و مستی مرتبط میسازد و به زندگی و عشق اشاره میکند.
هوش مصنوعی: گوشهبان را به ساز بزن که او بسیار بیتحرک است و خمارش را بشکن چرا که سر هر چیز شکسته است.
هوش مصنوعی: به آهنگ شاداب و دلنشینی بپرداز که مانند جامی سرخ و صدفی، دریانوردی را به یاد میآورد که آن را به دست آورده است.
هوش مصنوعی: وقتی آن گل خوشبو به در خانه رسید، بهتر است که از میان ما دور شود و فریب را رها کند.
هوش مصنوعی: هر چه بهانه و عذر برای او باشد، او مانند بلایی است که بر سر انسان میآید. او میتواند گره کار هزاران نفر را باز کند و اما در عین حال از آنها نیز چیزی برباید.
هوش مصنوعی: ما با شور و هیجان آمادهاید تا به سوی آن جا برویم، اما تو ابتدا تأمل کن و ببین که حالا در خانهاش چه خبر است.
هوش مصنوعی: کسی به کسی توجهی ندارد، جز آینهای که تصویر من در آن است و این آینه پرستشگاه او شده است.
هوش مصنوعی: ای ساقی، بیا و برای من شراب قرمز بیاور، زیرا کسی که با شراب مست شده است، از خیال و اوهام رهایی یافته است.
هوش مصنوعی: من نه غم دارم و نه خود را غمزده میکنم. من مانند رستم، قهرمان زمانهام که با غمها مواجه شدهام و در مقابل سختیها ایستادهام.
هوش مصنوعی: اگرچه تو در حال مستی به سر میبری، اما با دقت و حساسیت جام را به طرف ما برسان و آن را نریز. هرچند شیشهی جام هم بسیار آسیبپذیر است، اما تو باید مراقب باشی و آن را نشکنی، حتی اگر بارها و بارها زمین افتاده باشد.
هوش مصنوعی: کأسی به من بده که روحم را به آسمان ببرد و فکرم را به دست بده که مرا به سوی زمین بکشاند.
هوش مصنوعی: نه تو که خوب هستی و نه بدی، باید ساغرت را بپذیری. از آنچه در ساغر است، خوب و بد گفته میشود، و او پناهگاهی برای هر بدی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.