ای ز هجران تو مردن طرب و راحت من
مرگ بر من شده بیتو مثل شهد و لبن
میتپد ماهی بیآب بر آن ریگ خشن
تا جدا گردد آن جان نزارش ز بدن
آب تلخی شده بر جانوران آب حیات
شکر خشک بر ایشان بتر از گور و کفن
نیست بازی کشش جزو به اصل کل خویش
چند پیغامبر بگریست پی حب وطن
کودکی کاو نشناسد وطن و مولد خویش
دایه خواهد چه ستنبول مر او را چه یمن
شد چراگاه ستاره سوی مرعای فلک
حیوان خاک پرستد مثل سرو و سمن
من از این ناله اگر چه که دهان میبندم
نتوان در شکم آب فروبست دهن
نفس چغز ز آب است نه از باد هوا
بحریان را هله این باشد معهوده و فن
عارفانی که نهانند در آن قلزم نور
دمشان جمله ز نوری است ظلامات شکن
قلم و لوح چو این جا برسیدیم شکست
شکند کوه چو آگه شود از رب منن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساس عمیق جدایی و بیتابی عشق اشاره دارد. شاعر از درد و رنج ناشی از دوری محبوب مینالد و مرگ بدون او را همچون شهد شیرین میداند. او به طبیعی بودن نیاز به آب و وطن اشاره میکند و نشان میدهد که چگونه موجودات زنده بدون ارتباط با اصل خود دچار ضعف و ناتوانی میشوند. همچنین، در انتها از عارفانی صحبت میکند که در نور و معرفت پنهانند و از آنجا که درک عمیق از وجود و حقیقت دارند، میتوانند بر دشواریها غلبه کنند. شاعر نشان میدهد که حتی اگر در ظاهر خاموش شود، در درون خود غمی بزرگ دارد که نمیتواند پنهان کند.
هوش مصنوعی: ای محبوب من، دوری تو باعث شده که شادی و آرامش من به مرگ تبدیل شود. زندگی بدون تو برایم همچون عسل و شیر است که به تلخی مرگ میماند.
هوش مصنوعی: ماهی بیآب بر روی ریگهای زبر و خشن در تلاش است تا جان ناتوانش را از بدنش جدا کند.
هوش مصنوعی: آب تلخی که برای جانوران وجود دارد، به مراتب از گور و کفن، بدتر است. این نشان دهنده آن است که حتی شکر خشک هم اگر در کنار آن آب تلخ باشد، شرایط را برای آنها دشوارتر میکند.
هوش مصنوعی: هیچ بازی و تلاشی جز بازگشت به اصل و هویت واقعی خود وجود ندارد. چندین پیامبر به خاطر عشق به میهن خود گریستهاند.
هوش مصنوعی: کودکی که وطن و زادگاه خود را نشناسد، به دایهاش نیاز خواهد داشت و نمیداند که چه چیز برایش خوشبختی یا سعادت به ارمغان میآورد.
هوش مصنوعی: ستارهها به سوی چراگاهی حرکت کردهاند که در آن، موجودات زمینی مانند انسان، به زیبایی سرو و سمن، پرستش و عبادت میکنند.
هوش مصنوعی: اگرچه صدای نالهام را خاموش میکنم، اما نمیتوانم احساس درونیام را پنهان کنم.
هوش مصنوعی: نفس انسان به آب و حیات وابسته است، نه به باد و هوا. بنابراین، این دلیلی است برای اینکه بگوییم زندگی جریان دارد و این موضوع امری طبیعی و شناخته شده است.
هوش مصنوعی: در اینجا به عارفانی اشاره شده که در نور پاک و روشنایی قرار دارند. هر کجا که باشند، صدایشان و وجودشان میتواند تاریکیها را از میان بردارد و برای دیگران روشنی و آگاهی به ارمغان بیاورد.
هوش مصنوعی: وقتی که قلم و لوح به اینجا رسیدند، ما در حال نوشتن هستیم و در این میان، کوهها هم میشکنند اگر به حقیقت وجود پروردگار پی ببرند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
تا بپوشید بلؤلؤی ثمین باغ سمن
از گل سرخ بیاقوت بیاراست چمن
همه کهسار عقیق است و همه دشت گهر
هر دو را گشته طراز از عدن و کان یمن
گل خندان شده در بستان چون روی صنم
[...]
حاجب بوم جوانمرد بسیم و زر و زن
گز ره حکم و تواضع بدهان و گردن
یکمنی خورد همی سیکی و سیلی ده من
ببد خلق همه عمر به پیوست سخن
سگ خشم و خر شهوت که زبونگیری نیست
تیز دندانتر از این هر دو در این خاک کهن
نفس من کو ملک مملکت شخص منست
هر دو را سخرهٔ خود کرده به تادیب سخن
ترک و تازیک شما جمله سگانند و خران
[...]
آن به حق خواجه و مخدوم ولی نعمت من
آرزوی دل و اقبال حسین بن حسن
آن به حق خواجه و مخدوم ولی نعمت من
آرزوی دل و اقبال حسین بن حسن
آن به حق خواجه و مخدوم ولی نعمت من
[...]
جان حیوان که ندیده است به جز کاه و عطن
شد ز تبدیل خدا لایق گلزار فطن
نوبهاری است خدا را جز از این فصل بهار
که در او مرده نماند وثنی و نه وثن
ز نسیمش شود آن جغد به از باز سپید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.