گنجور

 
مولانا

چو افتم من ز عشق دل به پای دلربای من

از آن شادی بیاید جان نهان افتد به پای من

وگر روزی در آن خدمت کنم تقصیر ناگاهان

شود جان خصم جان من کند این دل سزای من

سحرگاهی دعا کردم که جانم خاک پای او

شنیدم نعره آمین ز جان اندر دعای من

چگونه راه برد این دل به سوی دلبر پنهان

چگونه بوی برد این جان که هست او جان فزای من

یکی جامی به پیشم داشت و من از ناز گفتم نی

بگفتا نی مگو بستان برای من برای من

چو یک قطره چشیدم من ز ذوق اندرکشیدم من

یکی رطلی که شد بویش در این ره ره نمای من

 
 
 
غزل شمارهٔ ۱۸۵۳ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
مولانا

چو افتم من ز عشق دل به پای دلربای من

از آن شادی بیاید جان نهان افتد به پای من

وگر روزی در آن خدمت کنم تقصیر چون خامان

شود دل خصم جان من کند هجران سزای من

سحرگاهان دعا کردم که این جان باد خاک او

[...]

هلالی جغتایی

گهی لطفست و گاهی قهر کار دلربای من

ولی لطف از برای دیگران، قهر از برای من

بخوبان تا وفا کردم جفا دیدم، بحمدالله

که تقریب جفای خوبرویان شد وفای من

دعای خویش را شایسته احسان نمیدانم

[...]

محتشم کاشانی

اگر خواهی دعای من کنی بر مدعای من

بگو بیمار عشق من شود یارب فدای من

اگر عمرم نمانده است ای پسر بادا بقای تو

دگر مانده است بر عمر تو افزاید خدای من

به یاران این وصیت می‌کنم کز تیغ جور تو

[...]

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از محتشم کاشانی
صائب تبریزی

به خون غلطد چمن از ناله دردآشنای من

قفس پر گل شود از بلبل رنگین نوای من

گران خیزند همراهان بی پروای من، ورنه

ره خوابیده را بیدار می سازد درای من

نیم بی مایه تا بر سود باشد از سفر چشمم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
مشتاق اصفهانی

کشد گر هر دمم صدبار افزون کن خدای من

بمن جور و جفای او باو مهر و وفای من

براه عشق گوید پیرو من از قفای من

که سرگردان‌تر است از من درین ره رهنمای من

ببزمت غیر و من در کنج غم یگره چه خواهد شد

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه