اگر آن میی که خوردی به سحر نبود گیرا
بستان ز من شرابی که قیامت است حقا
چه تفرج و تماشا که رسد ز جام اول
دومش نعوذبالله چه کنم صفت سوم را
غم و مصلحت نمانَد همه را فرو دَرانَد
پس از آن خدای داند که کجا کشد تماشا
تو اسیر بو و رنگی به مثال نقش سنگی
بجهی چو آب چشمه ز درون سنگ خارا
بده آن می رواقی هله ای کریم ساقی
چو چنان شوم بگویم سخن تو بیمحابا
قدحی گران به من ده به غلام خویشتن ده
بنگر که از خمارت نگران شدم به بالا
نگران شدم بدان سو که تو کردهای مرا خو
که روانه باد آن جو که روانه شد ز دریا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره تجربهای معنوی و نوشیدن میای روحانی است. شاعر در ابتدا به سحر و حال خوب ناشی از نوشیدن می اشاره میکند و از خداوند میخواهد که شرابی به او بدهد که او را به حالت قیامت برساند. او به زیبایی و شادیای که از اولین جرعه می به دست میآید، اشاره میکند و از اثرات منفی نوشیدن میدوم و سوم میگوید. سپس از غم و مشکلات زندگی یاد میکند و میگوید که در نهایت خدا هر کس را به جایی میکشاند. شاعر خود را به عنوان یک اسیر رنگ و بو میبیند و از ساقی میخواهد که شراب مدهوشکنندهای به او بدهد تا بدون ترس از عواقب، بتواند سخن بگوید. او خود را گرفتار جذابیت خماری میداند و قصد دارد به سمت الهام و آزادی برود.
«قیامت» از نظر معنی در این بیت صفت است برای «شراب»، یعنی غیرقابل وصف و عالی. مثل زمانیکه در محاوره میگوییم «محشره!»
هوش مصنوعی: چه لذتی و زیباییهایی به همراه دارد وقتی که از جام اول بنوشم! اما اگر دومین نوشیدنی هم برسد، چه بسا که برای وصف سوم دچار مشکل شوم.
فرو دَرانَد از ریشه «فرو دریدن» است شبیه شکاندن از شکستن و سوزاندن از سوختن. «فرو دریدن» یعنی «نیست و نابود کردن» هممعنی دریدن است با این تفاوت که پیشوند «فرو» به معنی «پایین» معنا را قویتر میکند مثل زمانی که میگوییم «دلم فرو ریخت» که حس قویتری نسبت به «دلم ریخت» دارد.
هوش مصنوعی: تو گرفتار بویی و رنگی هستی که شبیه نقش و نگار روی سنگ است. اما مثل آبی که از دل سنگ سخت به بیرون میجوشد، میتوانی به جلو حرکت کنی و از این وضعیت رهایی یابی.
هوش مصنوعی: به من کمی از آن شراب خوشمزه بده، ای ساقی مهربان. وقتی که از این شراب مست شوم، بی هیچ دغدغهای صحبت میکنم.
هوش مصنوعی: به من یک جام سنگین بده و آن را به خودت بده، تا ببینم که چقدر از نوشیدنی تو بیقرار شدم.
هوش مصنوعی: نگران شدم به سمتی که تو مرا به خود عادت دادهای، پس بگذار بادی به سمت آنجا بیفتد که از دریا جاری شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
# بیت سوم فرو دراند درست است.
# بیت سوم فرو دراند درست است
# بیت سوم فرو دراند درست است
چو مرا به سوی زندان بکشید تن ز بالا
ز مقربان حضرت بشدم غریب و تنها
به میان حبس ناگه قمری مرا قرین شد
که فکند در دماغم هوسش هزار سودا
همه کس خلاص جوید ز بلا و حبس من نی
[...]
بهوای روی جانان دل و جان ماست شیدا
ز خیال زلف مشکین بسرم هزار سودا
ز شراب عشق مستم ز خمار عقل رستم
چکنم صلاح و تقوی چو شدم بعشق رسوا
چو ز لوح دل بشستی همه نقوش اغیار
[...]
چه شود اگر نسیمی ز در تو بوی آرد
به پیام آشنائی بنوازد آشنا را
پی خدمت تو خواهم تن و جان خویشتن را
چو نباشد این سعادت نه من و نه زندگانی
نه شکوفهای نه برگی نه ثمر نه سایه دارم
همه حیرتم که دهقان به چه کار کشت ما را
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.