چمنی که تا قیامت گل او به بار بادا
صنمی که بر جمالش دو جهان نثار بادا
ز بگاه میر خوبان به شکار میخرامد
که به تیر غمزه او دل ما شکار بادا
به دو چشم من ز چشمش چه پیامهاست هر دم
که دو چشم از پیامش خوش و پرخمار بادا
در زاهدی شکستم به دعا نمود نفرین
که برو که روزگارت همه بیقرار بادا
نه قرار ماند و نی دل به دعای او ز یاری
که به خون ماست تشنه که خداش یار بادا
تن ما به ماه ماند که ز عشق میگدازد
دل ما چو چنگ زهره که گسسته تار بادا
به گداز ماه منگر به گسستگی زهره
تو حلاوت غمش بین که یکش هزار بادا
چه عروسیست در جان که جهان ز عکس رویش
چو دو دست نوعروسان تر و پرنگار بادا
به عذار جسم منگر که بپوسد و بریزد
به عذار جان نگر که خوش و خوش عذار بادا
تن تیره همچو زاغی و جهان تن زمستان
که به رغم این دو ناخوش ابدا بهار بادا
که قوام این دو ناخوش به چهار عنصر آمد
که قوام بندگانت به جز این چهار بادا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر راجع به عشق و زیبایی است و شاعر در آن به وصف محبوب و احساساتش نسبت به او میپردازد. شاعر از زیبایی معشوق سخن میگوید و او را به عنوان مظهر عشق و خرد معرفی میکند. در این شعر، از تأثیر عمیق محبت بر زندگی و حالتهای درونی شاعر صحبت شده است. او به زوال تن و جاذبه زوالپذیر آن اشاره میکند، اما بر زیبایی روح و دل تأکید دارد. شاعر همچنین به تضاد و تناقضات زندگی اشاره دارد و میگوید که در دل تنهایی و بیقراری، عشق به معشوق میتواند نویدبخش بهار و زندگی دوباره باشد. در کل، این شعر حاوی احساسی عمیق و عاشقانه نسبت به زیبایی و عشق است.
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و دوام عشق اشاره دارد. شاعری از باغی سخن میگوید که گلهایش همیشه شکوفا خواهند بود و از معشوقی سخن میگوید که زیباییاش ارزش قربانی کردن دو جهان را دارد. در واقع، این تعبیر نشاندهنده عشق عمیق و پایدار است که با گذشت زمان نیز باقی میماند.
هوش مصنوعی: در صبحی که زیبایانی به شکار میروند، دلم میخواهد که دل من نیز به تیر چشمغرههای او گرفتار شود.
هوش مصنوعی: دو چشم من از نگاه او هر لحظه پیامهای زیادی دریافت میکند و این موضوع باعث میشود که چشمهایم شاد و غرق در خواب و سرخوشی شوند.
هوش مصنوعی: در دلسردی و نا امیدی، دعا کردم که خداوند تو را نفرین کند و از من دور گردد، چون میخواهم روزگارت همیشه پر از اضطراب و بیقراری باشد.
هوش مصنوعی: نه آرامشی باقی مانده و نه دل، به دعاهای او وابسته است، زیرا یاری که تشنه خون ماست، باید همچنان یار ما باشد.
هوش مصنوعی: بدن ما به زیبایی ماه شبیه است و دل ما به خاطر عشق مانند چنگ زهره میسوزد که Strings آن تاب خورده و از هم گسسته است.
هوش مصنوعی: به زیبایی و جلوههای ماه توجه نکن، زیرا زهره (سیاره زهره) هم همیشه در کنار او نیست. تلخی و غم او را ببین که در یک لحظه هزاران شادی را در خود دارد.
هوش مصنوعی: چه عروسی زیبایی در دل ما برپاست، چرا که جهان مانند دو دست نوعروسان، با نقش و نگارهای زیبا و پرجلوه به خاطر تصویر چهرهاش زینت یافته است.
هوش مصنوعی: به ظاهر و زیبایی ظاهری من نگاه نکن که آن در نهایت از بین خواهد رفت. بلکه به روح و باطن من توجه کن که شاداب و زیباست و چنین زیبایی پایدار خواهد بود.
هوش مصنوعی: بدن تو مانند زاغ سیاه است و دنیا هم مانند زمستان به نظر میرسد، اما با وجود این شرایط ناخوشایند، امیدوارم همیشه بهاری در زندگیات باشد.
هوش مصنوعی: این دو موجود از چهار عنصر تشکیل یافتهاند و قوام بندگان به جز این چهار عنصر نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
شب و روز مونس من غم آن نگار بادا
سر من بر آستان سر کوی یار بادا
دلش ارچه با دل من به وفا یکی نگردد
به رخش تعلق من، نه یکی، هزار بادا
چو رضای او در آنست که دردمند باشم
[...]
عرب از سر شک خونم همه لاله زار بادا
عجم رمیده بو را نفسم بهار بادا
تپش است زندگانی تپش است جاودانی
همه ذره های خاکم دل بیقرار بادا
نه بجاده ئی قرارش نه بمنزلی مقامش
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۱۱ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.