لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
مولانا

ساقیا در نوش آور شیره عنقود را

در صبوح آور سبک مستان خواب‌آلود را

یک به یک در آب افکن جمله تر و خشک را

اندر آتش امتحان کن چوب را و عود را

سوی شورستان روان کن شاخی از آب حیات

چون گل نسرین بخندان خار غم فرسود را

بلبلان را مست گردان مطربان را شیرگیر

تا که درسازند با هم نغمه داوود را

بادپیما بادپیمایان خود را آب ده

کوری آن حرص ِافزون‌جویِ کم‌پیمود را

هم بزن بر صافیان آن دُرد دردانگیز را

هم بخور با صوفیان پالوده بی‌دود را

می میاور زان بیاور که می از وی جوش کرد

آنک جوشش در وجود آورد هر موجود را

زان میی کاندر جبل انداخت صد رقص الجمل

زان میی کاو روشنی بخشد دل مردود را

هر صباحی عید داریم از تو خاصه این صبوح

که‌ز کرم بَر‌می‌فشانی باده موعود را

برفشان چندانکه ما افشانده گردیم از وجود

تا که هر قاصد بیابد در فنا مقصود را

همچو آبی دیده در خود آفتاب و ماه را

چون ایازی دیده در خود هستی محمود را

شمس تبریزی برآر از چاه مغرب مشرقی

همچو صبحی کاو برآرد خنجر مغمود را

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
غزل شمارهٔ ۱۳۴ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
غزل شمارهٔ ۱۳۴ به خوانش علی اسلامی مذهب
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
امیر معزی

آفرین باد از فلک خورشید عدل وجود را

صدر دنیا احمدبن فضل بن محمود را

آفرین باد از فلک خورشید عدل و جود را

صدر دنیا احمدبن فضل بن محمود را

آفرین باد از فلک خورشید عدل وجود را

[...]

ناصر بخارایی

چند پنهان سوزم و پوشیده دارم دود را

دود بر آتش کجا پوشیده دارد عود را

ناله را گیرم که بربندم ره بیرون شدن

چون به جای خود نشانم اشک خون پالود را

تا شد او آرام دل یکدم نیارامیده‌ام

[...]

صائب تبریزی

چشمِ حیران ساخت رویش خطِ مُشک‌اندود را

آه ازین آتش که در زنجیر دارد دود را

غمزهٔ او می‌کند بیداد در ایامِ خط

زهر باشد بیشتر زنبورِ خاک‌آلود را

خالِ او در پردهٔ خط همچنان دل می برد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
جویای تبریزی

می کنم در سینه پنهان آه درد آلود را

آتش ما در گره چون لاله دارد دود را

رونداده حسن شوخش خط مشک اندود را

با وجود آنکه لازم دارد آتش دود را

برگ برگ غنچه با صد ترزبانی گفته است

[...]

صغیر اصفهانی

سید عالی نسب آن حامد محمود نام

کز عبادت گشت نائل رحمت معبود را

رفت مسعود آنچنان کامد سعید از بطن‌ام

اختر فیروز بین و طالع مسعود را

هفدهم روز از ربیع و عید مولود نبی

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه