چشمِ حیران ساخت رویش خطِ مُشکاندود را
آه ازین آتش که در زنجیر دارد دود را
غمزهٔ او میکند بیداد در ایامِ خط
زهر باشد بیشتر زنبورِ خاکآلود را
خالِ او در پردهٔ خط همچنان دل میبرد
از اثر، شب نیست مانع اخترِ مسعود را
با کمندِ زلفِ پرچین، حسنِ مغرورِ ایاز
زود میآرد فرود از سرکشی محمود را
سینه را مجمر کنم تا دل تهی گردد ز آه
نیست بس یک روزن این غمخانهٔ پر دود را
نگسلد در زیر خاک از ماه، فیضِ آفتاب
نیست ممکن درنوردیدن بساطِ جوُد را
چرخِ آهندل ز سوزِ دردمندان فارغ است
نیست در مِجمَر سرایت آه و دودِ عود را
میتوانم عاشقان را کرد خونها در جگر
پاک اگر سازی به خاکم تیغِ خونآلود را
میکنم صائب به کارِ چرخ، آهی عاقبت
چند دارم در جگر این تیغِ زهرآلود را؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیبایی و جذابیت معشوق خود اشاره میکند و از اثرات سنگینی که عشق و دلباختگی بر روح او میگذارد، سخن میگوید. او از غم و درد ناشی از عشق میگوید که مانند آتشی در عدم وجود معشوق او را میسوزاند. وجود معشوق در دل او همچون زهر زنبور است که درد را بیشتر میکند و زیباییهای او دل را میبرد. شاعر در تلاش است دلش را از این همه غم و درد رها کند و با زبانی تصاویر زیبا و غمناک را به تصویر میکشد. او همچنین اشاره میکند که نمیتواند از یاد معشوق و آثار محبتش جدا شود و این فراق تنها به درد او میافزاید. در پایان، شاعر از تردید و بلای عشق سخن میگوید و این که همواره باید با درد و رنج ناشی از عشق زندگی کند.
هوش مصنوعی: چشمها به خاطر زیبایی و جذابیت چهرهاش حیرتزده شدهاند، مانند خطی که با عطر مشک رنگین شده است. آهی از این آتش که در میان زنجیرها گرفتار شده و دودی برمیافروزد.
هوش مصنوعی: نگاه ناز او در ایام غم و اندوه باعث عذاب و درد میشود؛ مثل زهر که دردش بیشتر از زنبور عسل خاکی است.
هوش مصنوعی: زیبایی صورت او همچنان دل را میرباید، و شب هیچگونه مانعی برای درخشش ستارهی خوشبختی نیست.
هوش مصنوعی: با نیروی زیبایی و جذابیت خاصی که دارد، ایاز به راحتی میتواند محمود را از حالت خودخواهی و سرکشیاش به زیر آورد.
هوش مصنوعی: میخواهم سینهام را همچون مشعلی بسازم تا دلم از گریه و حسرت خالی شود؛ اما این غمخانهای که پر از دود است، تنها یک روزنه برای نفس کشیدن دارد.
هوش مصنوعی: اگر زیر خاک، ماه نتواند نور و فیض خود را منتقل کند، آفتاب هم نمیتواند به جهان جود و بخشندگی نفوذ کند.
هوش مصنوعی: دستگاه و وسایل زندگی به هیچوجه تحت تأثیر درد و رنج دردمندان نیستند. در اینجا، نه صدا و آه آنها را میشنود و نه بوی دودی که از آتش عود بلند میشود، به مشام میرسد.
هوش مصنوعی: من میتوانم عاشقان را بسیار غمگین و رنجور کنم، اگر تو تیغی که به خون آغشته است را به خاک من بزنی.
هوش مصنوعی: من با چرخ روزگار به تلاش و کوشش مشغولم، اما در نهایت چقدر درد و اندوه در دل دارم که این تیر زهرآلود به من زده شده است؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
آفرین باد از فلک خورشید عدل وجود را
صدر دنیا احمدبن فضل بن محمود را
آفرین باد از فلک خورشید عدل و جود را
صدر دنیا احمدبن فضل بن محمود را
آفرین باد از فلک خورشید عدل وجود را
[...]
ساقیا در نوش آور شیره عنقود را
در صبوح آور سبک مستان خواب آلود را
یک به یک در آب افکن جمله تر و خشک را
اندر آتش امتحان کن چوب را و عود را
سوی شورستان روان کن شاخی از آب حیات
[...]
چند پنهان سوزم و پوشیده دارم دود را
دود بر آتش کجا پوشیده دارد عود را
ناله را گیرم که بربندم ره بیرون شدن
چون به جای خود نشانم اشک خون پالود را
تا شد او آرام دل یکدم نیارامیدهام
[...]
دل چِسان پیچد عنانِ آهِ دردآلود را؟
ز آتشِ سوزان عنانداری نیاید دود را
تشنگی در خواب ممکن نیست کم گردد ز آب
نیست سیرابی ز خون آن چشمِ خواب آلود را
از نصیحت خشکیِ سودا نگردد برطرف
[...]
می کنم در سینه پنهان آه درد آلود را
آتش ما در گره چون لاله دارد دود را
رونداده حسن شوخش خط مشک اندود را
با وجود آنکه لازم دارد آتش دود را
برگ برگ غنچه با صد ترزبانی گفته است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.