گر تو تنگ آیی ز ما زوتر برون رو ای حریف
کز ترش رویی همیرنجد دلارام ظریف
گر همی انکار خود پنهان کنی بر روی تو
مینماید دشمنیها بر رخ تو لیف لیف
روز گردک بر رخ داماد میباشد نشان
از جمال او که نامش کرد رومی نیف نیف
چون خداوند شمس دین چوگان زند یارش کجاست
ور بر اسب فضل بنشیند کجا دارد ردیف
خوان و بزم هر دو عالم نزد بزم شمس دین
چون یکی کاسه پرآش و بر سر او یک رغیف
وان رغیف و آش و کاسه صدقه تبریز دان
از کمال و حرمت شهر شهنشاه شریف
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
چهره یارم که باشد چون گل جنت لطیف
قرص مهر و ماه پیشش هست جرمی بس کسیف
گرچه خوبان از ظرافت دلربائی میکنند
دلربائی کس ندیده همچو یار من ظریف
خوش نمایندم بهم ز انگشت خلقی چون هلال
[...]
یار ما را پیرهن از برگ گل باشد لطیف
از حریر پرتو مه بر رخش دارد نظیف
غنچهاش هر دم برد از آتش یاقوت آب
کی شود لعل بدخشان با لب لعلش حریف!
این چه نیرنگ است در بازار امکان از غمش
[...]
اعتکاف اندر گلستان جست باید ای حریف
جست باید ایحریف اندر گلستان اعتکاف
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.