مرحبا للعید فیالعید الشریف فیالشریف
خاصه فصل فرودین و ویژه از بعد خریف
با غزلخوانی ظریف و با دلارامی لطیف
با دلارامی لطیف و با غزلخوانی ظریف
اعتکاف اندر گلستان جست باید ای حریف
جست باید ای حریف اندر گلستان اعتکاف
کوهساران را دگر مشعوف گشت از رنگ رنگ
چون زبرجد سبز شد فرسنک تا فرسنک سنگ
مطر با وقت است تا آری به سوی چنگ چنگ
بلکه میبایست نگذاری دمی از چنگ چنگ
ساقیا در ساتکین بنما میی گلرنگ رنگ
درد نی بل بادهای چون چشمه انصاف صاف
در چنین جشنی که بی مِیْ میکند آرام رم
میکشد زیر لحد از کاسهٔ سر جام جم
چند باشد دیدهٔ من از غم ایام یم
به که گیرم جام و از نی بشنوم الهام هم
لافم از عشق و زنم با یار سیم اندام دم
میزند مفتی گر از تصنیف و از تألیف لاف
خیره شد چشم فلک از بس که در روی زمین
در جنوب و در شمال و در یسار و در یمین
گشت پیدا شد عیان آمد پدید از ماء و طین
سوسن و سنبل گل و نسرین شقیق و یاسمین
گلستان را گر بخوانم حالیا خلد برین
گر نکاهم قدر آن هرگز نگفتهستم گزاف
طفل غنچه میگشاید لب به هر صبح صبیح
بر فراز شاخ چون در دامن مریم مسیح
سر به سر انجیل میخوانند مرغان فصیح
کبک و دراج و تذرو و عندلیب و بوالملیح
گر بیابد آگهی زین جوش و زین جشن ملیح
سوی بستان میشتابد بیگمان عنقاز قاف
باد نوروزی ز بستان رفت خاک و برد گرد
گلرخان کردند رو در باغ بهر سیر ورد
دسته دسته جوقه جوقه زوج زوج و فرد فرد
گل ز گل سر زد بنفش و طوسی و اسپید زرد
نازم آن صباغ رنگآمیز کاین تدبیر کرد
ریخت در خم آب و رنگ آورد با صد اختلاف
در هوا دارد صبا همراه خود برگ سمن
یا بشیر از بهر یعقوب دل آرد پیرهن
گل چو یوسف میفروشد حسن در مصر چمن
چون خریداران به گردش از ریاحین انجمن
سنبلستش از خریداران یک و جای ثمن
گیسوان بگشوده گوید من عجوزم این کلاف
داده بار عام در میخانه پیر میفروش
آنکه لطفش کرده ما را حلقه منت به گوش
آمده مِیْ در خُم و در شیشه و ساغر به جوش
رفته هر سو باده خواران یک ز دست و یک ز هوش
ساقی از دریا رساند می به خیل بادهنوش
ورنه خُم کی میدهد امروز مستان را کفاف
هیچ دانی چیست بر این عیش بیپایان سبب
وزچه ذرات جهان در رقص و وجدند و طرب
بهر آن کامد قرین نوروز با ماه رجب
کاندران در کعبه ظاهر شد علی میر عرب
آفتاب ملک دین شاهنشه والا نسب
خسرو عمر افکن عنتر کش مرحب شکاف
مظهر ذات و صفات کبریا پا تا به سر
زوج زهرای مطهر بن عم خیرالبشر
جان جان سر سویدا تاب تن نور بصر
حاکم حکم قضا و آمر امر قدر
هم زمین باشد به گردون از جنابش مفتخر
هم فلک دارد به پستی پیش کاخش اعتراف
سیل خون کردی روان رفتی چو در میدان کین
مشرکین را ریختی هی سر ز تن هی تن ز زین
آفرین بر دست و تیغش آمد از جان آفرین
چرخ چون آگاه گشت از زور و بازویی چنین
تا شود ایمن ز نیش ذوالفقارش از زمین
اینهمه بالا گرفت از بس به خود دزدید ناف
گر کس از سِرّ علی مرتضی آگاه شد
میتوان گفتن که آگاه او ز سر الله شد
چون منور عرصهٔ آفاق از آن ماه شد
در میان لشگر انفس ظهور شاه شد
چون حریم کعبه آن شه را تولدگاه شد
تا قیامت اهل عالم میکنند آنرا طواف
ملک هستی راست او شاه و بخیلش بیگمان
انبیاء خدمتگذارانند بهر کسبشان
آدم و الیاس و خضر این سه وجود پاک جان
ملک او را زارعند و آبیار و دشتبان
با ید و بیضای آنسان موسیش باشد شبان
با چنان حشمت سلیمانش بود زنبیل باف
یا علی یا ایلیا یا باحسن یا باتراب
یا علی ای نفس پاک حضرت ختمی مآب
من نیم هرچند قابل لیک گر بودی صواب
در مدیحت میگرفتم از رخ مطلب نقاب
بایدم ناچار گفتن کردهای خیبر خراب
یا بگویم کشتهای بن عبدود را در مصاف
ای دو عالم در یک انسان ای علی مرتضی
ای که بستودت خداوند جهان در هل اتی
هم وجودت معنی کافی به قول قل کفی
هم مدیحت روز و شب ورد زبان مصطفی
غیر تیغت سیف نی الا وجودت لافتی
وین سخن جبریل گفت و او نمیگوید خلاف
کلب درگاهت صغیرم من که از فرط گناه
نامهام چون روی و رویم گشته چون روزم سیاه
در دو عالم غیر درگاه توام نبود پناه
اول آخر هم کنی بر من تو از رحمت نگاه
ثانیا از من نپوشی چشم رحمت هیچگاه
ور رود جرم و خطائی هم مرا داری معاف
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر با اشاره به جشن نوروز و آمدن بهار، به زیباییهای طبیعت و سرسبزی گلستانها اشاره میکند. او بادهنوشی و شادی را به عنوان بخشی از این جشن توصیف میکند و از ساقی میخواهد که بادهای خوش مزه بیاورد. همچنین به ظهور علی (ع) و جایگاه والای او در تاریخ اشاره دارد و از او به عنوان مظهر قدرت و فضیلت یاد میکند. در نهایت، شاعر از رحمت و بخششهای علی (ع) سخن میگوید و از او درخواست میکند که از گناهانش بگذرد. شعر پر از تصاویر زیبا و نمادهای مذهبی و فرهنگی است که به ارزشهای روحانی و دوستی در جامعه نیز توجه میکند.
هوش مصنوعی: به به! عید مبارک است، به ویژه عید بزرگ که در فصل بهار و پس از فصل پاییز برگزار میشود.
هوش مصنوعی: با بیان نرم و دلنشین و با نغمههای عاشقانه و دلپذیر، افکاری زیبا و لطیف را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به آرامش و نزدیکی به حقیقت، باید در مکانی پاک و زیبا ساکن شد و تمرکز کرد. در این فضا، انسان میتواند به تفکر و تأمل بپردازد و از زندگی لذت ببرد.
هوش مصنوعی: کوهها از زیبایی و رنگهای مختلف شگفتزده شدند و مانند زبرجد سبز شدند، از سنگ به سبز شدن آنها اشاره میشود.
هوش مصنوعی: در زمان مناسب باید به سمت چنگ بروی و هرگز از چنگ فاصله نگیری.
هوش مصنوعی: ای ساقی، در جام مرا مینوشان که مانند گل سرخ رنگ باشد، نه مانند می که تلخی و درد همراه داشته باشد. بادهای به من بده که همچون چشمهای صاف و عادلانه باشد.
هوش مصنوعی: در این جشن که بدون شراب آرامش برقرار نیست، روح از درون خاک آرام آرام خارج میشود و به یاد آن کاسهی سر که جام جمشید را در خود دارد، میرود.
هوش مصنوعی: چند روز دیگر باید چشم به راه غمهای روزگار باشم، بهتر است که نوشیدنی در دست بگیرم و از نی نغمههایی بشنوم که آرامم کند.
هوش مصنوعی: به خاطر عشق، به خودم میبالم و با محبوب خوشپیکر مونس میشوم. اگر کسی از تألیف و شاعری حرف بزند، برای من اهمیت ندارد، چون عشق خودم را حس میکنم.
هوش مصنوعی: چشم آسمان به حیرت درآمد از زیباییهایی که بر روی زمین در شمال و جنوب، سمت چپ و راست وجود دارد.
هوش مصنوعی: از آب و گل، زیباییها و گلهای تازهای مانند سوسن، سنبل، گل و نسرین، شقایق و یاسمین به وجود آمدند و به روشنی خود را نشان دادند.
هوش مصنوعی: اگر به گلستان نگاه کنم، بهشت را همچون آن میبینم؛ هرگز به ارزش آن بیدلیل سخن نگفتهام.
هوش مصنوعی: کودک مانند غنچهای است که به آرامی در صبح زود لبخند میزند و بر روی شاخهای قرار دارد، همانطور که در دامن مریم عیسای مسیح است.
هوش مصنوعی: پرندگان، به طور هماهنگ و با صدایی رسا، مشغول خواندن متونی مشابه انجیل هستند. کبک، دراج، تذرو، بلبل و بوالملیح نیز در این خواندن شرکت دارند.
هوش مصنوعی: اگر از این شور و حال و این جشن دلانگیز باخبر شود، بدون شک به سوی باغ میشتابد.
هوش مصنوعی: نسیم بهاری از باغ عبور کرد و گرد و خاک را با خود برد. زیبارویان باغ را برای چیدن گلها و لذت بردن از زیبایی بهار، آماده کردند.
هوش مصنوعی: در اینجا به زیبایی و تنوع گلها اشاره شده است، که به صورت گروهی از رنگها و نوعهای مختلف رشد کردهاند. گلها به رنگهای بنفش، طوسی و زرد دیده میشوند و این نشاندهندهی رونق و زیبایی طبیعت است که جلوههای متنوعی از خود را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: من به زیبایی آن آرایشگری که با تدبیر خاصی رنگ را در ظرف آب ریخت و با آن تنوع بسیاری به وجود آورد، افتخار میکنم.
هوش مصنوعی: باد خوشبو با خود گل سمن یا بشارتهایی برای یعقوب میآورد، تا او را خوشحال کند و دلش را شاد کند.
هوش مصنوعی: گل مانند یوسف زیبایی خود را در چمنزار به نمایش میگذارد و هنگامی که مشتریان به دور او جمع میشوند، فضای پر از عطر گلها را ایجاد میکنند.
هوش مصنوعی: او خود را با سادگی و بیخبر از خود بزرگ کرده و به خریدارانی که میخواهند او را بخرند، میگوید که من پیر شدهام و نمیتوانم به خواستههای شما پاسخ دهم، در حالی که موهایش را به عنوان بهای خود به نمایش گذاشته است.
هوش مصنوعی: در میخانه، پیرمرد میفروش به همه آزادانه نوشیدنی میدهد. او کسی است که به ما لطف کرده و ما در برابر او به نشان سپاس حلقهای در گوش داریم.
هوش مصنوعی: نوشیدنی به دست آمده و در ظروف مختلف در حال جوشیدن است، و هر گوشهای پر از خوشگذرانی و شادابی است. آدمها نه تنها در جسم بلکه در فکر و آگاهیشان هم غرق در این لذتها هستند.
هوش مصنوعی: ساقی به ما شرابی میدهد که از دریا آورده، اما اگر این شراب نبود، امروز مستان از کجا میتوانستند شراب کافی داشته باشند؟
هوش مصنوعی: آیا میدانی چه علت و دلیلی موجب این شادی نامحدود است؟ و چرا تمامی ذرات جهان در حال رقص و شور و شادی هستند؟
هوش مصنوعی: به خاطر این که روز نوروز با ماه رجب همزمان شده، علی، پیشوای عرب، در این ایام در کعبه ظاهر شد.
هوش مصنوعی: نور خورشید، پادشاه دین و فرمانروای بزرگ و با اصل و نسب، برای طول عمر و آرامش سرزمین، شجاعت و قدرتی را که دارد، به کار گرفته است.
هوش مصنوعی: این بیت به ویژگیهای ویژه و مقام بالای حضرت علی (ع) و همسر ایشان، حضرت فاطمه (س) اشاره دارد. شاعر به احترام و عظمت این دو شخصیت بزرگ اسلامی نگاهی میاندازد و به صفات برجسته و الهی ایشان تاکید میکند. بهطور کلی، این فقط به نشاندهندهی ارتباط عمیق و معنوی آنان به عنوان مثالی از فضائل و ویژگیهای انسانی و الهی است.
هوش مصنوعی: عشق، روح جان من است و کمرنگترین وجودم را روشن میکند. نور چشمان من در دست حاکم است که قدرت سرنوشت را در اختیار دارد و فرمانها را صادر میکند.
هوش مصنوعی: زمین به خاطر او به خود میبالد و آسمان نیز برایش سر تسلیم فرود آورده است.
هوش مصنوعی: خونی که به راه انداختی، همچون سیل به میدان نبرد رفتی و بیرحمانه مشرکین را از پا درآوردی. همچون زینپوشی که سرها را از تن جدا میکند.
هوش مصنوعی: ستایش بر دست و شمشیری که از جان برمیخیزد، وقتی آسمان از قدرت و نیروی چنین بازویی باخبر شد، به تحسین آمد.
هوش مصنوعی: برای اینکه از حمله و آسیب نیش شمشیر دشمن در امان باشد، به خاطر تلاش زیادش، خود را از زمین بالا کشیده و دور کرده است.
هوش مصنوعی: اگر کسی آگاهی کامل از مقام و جایگاه علی مرتضی پیدا کند، میتوان گفت که او به شناخت و آگاهی خداوند نیز نائل شده است.
هوش مصنوعی: وقتی که آن ماه روشنکنندهٔ جهانهای گوناگون در میان جمعیت انسانها آشکار شد، ظهور شاهی اتفاق افتاد.
هوش مصنوعی: از آنجا که محل تولد او همچون حریم کعبه است، تا قیامت مردم جهان به دور آن خواهند گشت و آن را زیارت خواهند کرد.
هوش مصنوعی: خداوند یگانه و حقیقی، پادشاهی است که هیچ کس جز او حاکمیت ندارد و تنها انبیاء به عنوان خدمتگذاران او به رسالت و راهنمایی مردم مشغولند. آنها برای نجات و هدایت دیگران تلاش میکنند.
هوش مصنوعی: آدم، الیاس و خضر، این سه انسان پاک و فرهیخته، به نوعی نگهدارنده و پرورشدهندهی جان و روح ملک هستند و در واقع نقش کشاورز، آبیار و نگهبان زمین را ایفا میکنند.
هوش مصنوعی: با قدرت و شکوه همانند موسی، شبان رمهاش میباشد و با همین عظمت، سلیمانش زرادخانهی بینظیری داراست.
هوش مصنوعی: ای علی، ای ایلیا، ای با حسن، ای با خاک، ای علی ای روح پاک حضرت ختمی مرتبت.
هوش مصنوعی: من اگرچه شایسته نیستم، ولی اگر درست باشد، در ستایش تو از چهرهام پرده برمیداشتم.
هوش مصنوعی: باید بگویم که تو خیبر را خراب کردهای، یا اینکه بگویم که در جنگ، بن عبدود را کشتهای.
هوش مصنوعی: ای شخصیتی که در دو جهان نماد خلق و کمال هستی، ای علی مرتضی، کسی که خداوند جهان در سوره «هل اتی» به ستایش تو پرداخته است.
هوش مصنوعی: وجود تو خود به تنهایی کافی و معنادار است. از روز تا شب، همگان تو را به عنوان ممدوحی بزرگ یاد میکنند، همانطور که پیامبر (ص) تو را ستایش میکند.
هوش مصنوعی: جز شمشیر تو سلاحی وجود ندارد، تو شجاعت را به نمایش میگذاری و این سخن جبریل است که هیچ گاه بر خلاف حقیقت نمیگوید.
هوش مصنوعی: من در مقابل درگاه تو مانند یک سگ کوچک هستم و به خاطر گناهانم، نامهام و صورتم به شدت سیاه و تیره شده است.
هوش مصنوعی: در هیچکدام از جهانها، غیر از درگاه تو، پناهی ندارم. ای پروردگار، تنها تو میتوانی به من از رحمتت نظر کنی و کمکم کنی.
هوش مصنوعی: اگر چشمت را از رحمت من باز نکنی، هرگز موفق نخواهی شد. حتی اگر خطاها و اشتباهاتی داشته باشی، باز هم مورد بخشش قرار میگیری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.