در عشق آتشینش آتش نخورده آتش
بیچهره خوش او در خوش هزار ناخوش
دل از تو شرحه شرحه بنشین کباب میخور
خون چون میست جوشان بنشین شراب میچش
گوشی کشد مرا می گوشی دگر کشد وی
ای دل در این کشاکش بنشین و باده میکش
هفت اخترند عامل در شش جهت ولیکن
ای عشق بردریدی این هفت را از آن شش
گاهی چو آفتابم سرمایه بخش صد مه
گه چون مهم گذاران در عشق یار مه وش
گر منکری گریزد از عشق نیست نادر
کز آفتاب دارد پرهیز چشم اعمش
صدغ الوفاء حقاء من فقدکم مشوش
وجه الولاء حقاء من عبرتی منقش
القلب لیس یلقی نادیک کیف یصبر
الاذن لیس یلقن حادیک کیف ینعش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعر به بیان شدت احساسات عاشقانه و پیچیدگیهای عشق میپردازد. شاعر از آتش عشق صحبت میکند که به رغم خطرناک بودنش، او را میسوزاند و در عین حال خوشیهایی را هم به همراه دارد. او دل را به آرامش دعوت کرده و به غم و شادی عشق اشاره میکند. در این میان، عشق به عنوان یک نیروی قدرتمند معرفی میشود که فراتر از قوانین و امکانات دنیوی است. در نهایت، شاعر با اشاره به دشواریهای عشق و عدم توانایی در تحمل فراق، احساسات عمیق خود را ابراز میکند.
هوش مصنوعی: عشق او مانند آتش است و اگرچه شدید و سوزان به نظر میرسد، اما خود او از این آتش مصون مانده و در عین حال زیبایی خاصی دارد که بر تمام ناراحتیها و سختیها غلبه میکند.
هوش مصنوعی: دل از تو پارهپاره شده و در حال سوختن است، مانند کبابی که روی آتش باشد. خونم به جوش آمده، مثل میستی که در حال غلیان است. بنابراین بیاقل، بنشین و شراب بنوش.
هوش مصنوعی: دل من در این نزاع و کشمکش، به چیزی گوش میدهد که مرا به سمت خود میکشد و در عین حال، چیزی دیگر نیز مرا به سوی خود میخواند. ای دل، در این درگیری بنشین و به نوشیدن بپرداز.
هوش مصنوعی: هفت ستاره موجب تأثیر در شش جهت هستند، اما ای عشق، تو این هفت ستاره را از آن شش جهت جدا کردهای.
هوش مصنوعی: در زمانی که همچون آفتاب میدرخشم، ثروتی از عشق به دیگران میبخشم؛ و گاهی مثل مهمانانی میشوم که در عشق دلبر زیبا وارد میشوند.
هوش مصنوعی: اگر کسی از عشق فرار کند، چیز عجیبی نیست؛ چون مثل موجودی است که از نور خورشید دوری میکند، در حالی که چشمانش کور است و نمیتواند نور را ببیند.
هوش مصنوعی: صورت وفا همیشه در تلاش است، اما فقدان شما باعث سردرگمی در ارادت من شده است. این حالت ناشی از عواطف عمیقی است که در دل من نقش بستهاند.
هوش مصنوعی: دل نمیتواند فریاد تو را بشنود، چطور گوش میتواند آموزههای تو را دریافت کند، وقتی که نشانههات نمیتواند او را به آرامش برساند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
غیرت وجه حالی من وجهک المنقش
شوشت حال قلبی من صد غک المشوش
ای قد و قامتت خوب وی زلف و عارضت خوش
آبی بر آتشم زن آبی بده چو اتش
مهلا فداک روح فالجسم فات عشقا
[...]
در آتش محبت خود را بسوز خوش خوش
چون سوختی در آتش ، آتش بسوزد آتش
ای صورت جمالت بر لوح جان منقش
هستم ز فکر زلفت آشفته و مشوش
تابنده همچو رویت، دلجوی همچو قدت
ماهی که دید روشن؟ سروی که دید سرکش؟
گفتم ز چین زلفت دل را نگاه دارم
[...]
آمد ز خانه بیرون در بر قبای زرکش
بر زر کشیده خفتان شاهانه بسته ترکش
سرو از قبا گران بار گل از هوا عرق ریز
رنگ از حیا دگرگون زلف از صبا مشوش
در سر هوای جولان بر لب نشان باده
[...]
از اشک و آه دایم در عشق آن پریوش
چشم و دلیست ما را لبریز آب و آتش
از دوری تو مار را روز و شب ای پریوش
خالیست بس پریشان خوابیست بس مشوش
دارم دلی و جانی در عشقت ای پریوش
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.