گرم درآ و دم مده باده بیار و غم ببر
ای دل و جان هر طرف چشم و چراغ هر سحر
هم طرب سرشتهای هم طلب فرشتهای
هم عرصات گشتهای پر ز نبات و نیشکر
خیز که رسته خیز شد روز نبات ریز شد
با خردم ستیز شد هین بربا از او خبر
خوش خبران غلام تو رطل گران سلام تو
چون شنوند نام تو یاوه کنند پا و سر
خیز که روز میرود فصل تموز میرود
رفت و هنوز میرود دیو ز سایه عمر
ای بشنیده آه جان باده رسان ز راه جان
پشت دل و پناه جان پیش درآ چو شیر نر
مست و خراب و شاد و خوش میگذری ز پنج و شش
قافله را بکش بکش خوش سفریست این سفر
لحظه به لحظه دم به دم می بده و بسوز غم
نوبت تست ای صنم، دورهی توست ای قمر
عقل رباست و دلربا در تبریز شمس دین
آن تبریز چون بصر شمس در اوست چون نظر
گرچه بصر عیان بود نور در او نهان بود
دیده نمیشود نظر جز به بصیرتی دگر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و شور زندگی سخن میگوید و دعوت به خوشی و شادمانی میکند. او از دل و جان میخواهد که با بیخیالی و شادابی به جمع بادهنوشی بپردازند و از غمها فرار کنند. شاعر همچنین به زیباییهای طبیعت و روزهای خوب میپردازد و به جمع دعوت میکند تا از لحظات زندگی لذت ببرند. در انتها، شاعر از وجود شخصیتهای خاصی مانند شمس دین در تبریز یاد میکند و به نور و بصیرتی که در آنها نهفته است اشاره میکند، به این معنا که زیبایی واقعی بیشتر از آنچه که با چشم دیده میشود، در دل و درک انسانی نهفته است. در مجموع، این شعر دعوت به شادی، عشق و درک عمیقتری از زندگی است.
هوش مصنوعی: بیار باده و غم را از خود دور کن و با شادابی وارد شو؛ هر صبح نور و روشنی در همه جا دیده میشود.
هوش مصنوعی: تو هم شاد و با نشاطی و هم طلب و خواستهای، همچنین در مکانهایی قرار داری که مملو از گیاهان و نیشکر است.
هوش مصنوعی: بیدار شو که روز تازهای آغاز شده است. زمان شکوفایی گیاهان فرارسیده و حالا باید با عقل و درایت خود مقابله کنیم. پس به سرعت از این خبر آگاه شو.
هوش مصنوعی: دوستان خوبی که خبرهای خوش را میرسانند، وقتی نام تو را میشنوند، مانند حمالی سنگین بار سلام تو را به دوش میکشند، اما در عین حال ممکن است حرکات و گفتار بیمعنی از خود نشان دهند.
هوش مصنوعی: ببر خیز و حرکت کن، زیرا روز به پایان میرسد و فصل تابستان هم در حال سپری شدن است. زمان در حال گذر است و سایه عمر همچنان ادامه دارد.
هوش مصنوعی: ای کسی که آه جانم را شنیدهای، باده را به سوی من بیاور و جانم را به آرامش برسان. بینصیب و بیپناه، تو وارد شو مانند یک شیر نر با قدرت و استحکام.
هوش مصنوعی: در حالتی شاد و سرمست هستی و با خوشحالی سفر میکنی، بیهیچ نگرانی از مشکلات زندگی. به راحتی از زمان و قافلهها عبور میکنی و این سفر برایت بسیار لذتبخش است.
هوش مصنوعی: هر لحظه و هر آن، زمان میگذرد و تو باید غمخوار خود باشی. اکنون نوبت توست، ای زیبای من، این دوره متعلق به توست، ای ماه نورانی.
هوش مصنوعی: عقل و فکری که دل را به خود جلب میکند، در تبریز وجود دارد. شمس دین تبریزی، مانند نوری که از خورشید میتابد، در دل انسانها میدرخشد و بینش آنها را تغییر میدهد.
هوش مصنوعی: هرچند چشم به روشنی میبیند، اما نور در آن پنهان است. نگاه واقعی با دیدن معمولی قابل درک نیست و نیاز به دیدی متفاوت دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
الطرب ای شکرستان چون دم سرد در سحر
گرم درآی و دم مده باده بیار و غم ببر
چند به خنده های خوش گریه من طلب کنی
گریه شمع می طلب خنده صبح می نگر
عشق تو کم نمی کند یک سر مو ز قصد من
[...]
زمان فی اسرته ضیاء
و عیش فی بدایته سرور
ای تو نگار خانگی خانه درآ از این سفر
پسته لعل برگشا تا نشود گران شکر
ساقی روح چون تویی کشتی نوح چون تویی
تا که تهیست ساغرم خون چه پرست این جگر
طعنه زند مرا ز کین رو صنمی دگر گزین
[...]
ای به تپیدن از تو دل، هوش که می بری مبر
وی به خرابی از تو جان، باده که می خوری مخور
خوردن غم ز دل بود، چند به خلق غم دهی
گر غرض اینست، از کسان دل که همی بری مبر
کبک روانی و رهت هست درون سینه ها
[...]
قامت همچو سرو او گشت به غیر جلوه گر
در ره او چو نقش پا خاک همی کنم به سر
سوی من آن نگار را کس نشدست راهبر
جذب محبتم کشد نیست بهانه دگر
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.