گنجور

 
مشتاق اصفهانی

سازوبرگ طرب از ساغر و مینا نشود

شاهدی تا نبود عیش مهیا نشود

بی‌تو از سیل سرشکی که به مژگان دارم

نیست در عهد من آنشهر که صحرا نشود

بسکه از جوش دلم اشگ بخود مینالد

نیست در چشم من آنقطره که دریا نشود

دل روشن رسدش از در و دیوار شکست

صرفه سنگ در آنست که مینا نشود

منکه در خون کشدم ناخن بیمت چون تیغ

به که از رشته کارم گرهی وا نشود

از من گم شده جوئی چه نشان در ره عشق

هرکه گم گشت درین بادیه پیدا نشود

مگذر از خاک در پیر خرابات کجاست

کشد آن کور که این سرمه و بینا نشود

عزم رفتن نکنم هرگز از آنکو مشتاق

که مرا پاس وفا سلسله پا نشود

 
 
 
منوچهری

صنما بی تو دلم هیچ شکیبا نشود

و گر امروز شکیبا شد فردا نشود

یکدل و یکتا خواهم که بوی جمله مرا

و آنکه او چون تو بود، یکدل و یکتا نشود

تجربت کردم و دانا شدم از کار تومن

[...]

صائب تبریزی

راه مقصود طی از آبله پا نشود

گره از رشته به دندان گهر وا نشود

محفل آرای سخن را طرفی در کارست

طوطی از آینه بی واسطه گویا نشود

عشرت روی زمین در گره دلتنگی است

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
سعیدا

هر بتی قبله نمای دل دانا نشود

طوطی عقل ز هر آینه گویا نشود

عاشق از جلوهٔ معشوق نمایان گردد

سرو تا سر نکشد فاخته پیدا نشود

بر در دل چه زنی حلقه که این قفل گران

[...]

آشفتهٔ شیرازی

عاشق آنست که در هجر شکیبا نشود

گر شکیبد بشبی باز بفردا نشود

گو بگردن ننهد سلسله زلف بتان

هر که او خواهد دیوانه و شیدا نشود

دیدمش خرقه و دستار بمیخانه گرو

[...]

جیحون یزدی

داو را مهر تو از من بدگرجا نشود

بکجا تازد جیحون که بدریا نشود

دل تاج الشعرا بی تو شکیبا نشود

اگر امروز شکیبا شد فردا نشود

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه