زان آستان که قبلهٔ ارباب دولت است
محرومی من از عدم قابلیت است
چشمم ز عین بیبصری مانده بینصیب
زان خاک در که سرمهٔ اهل بصیرت است
رویم که نیست بر کف پایش به صد نیاز
از انفعال بر سر زانوی خجلت است
دوشم که نیست غاشیه کش در رکاب تو
آزرده از گرانی بار مذلت است
دستم که نیست پیش تو بر سینه صبح و شام
کوته ز جیب عیش و گریبان راحت است
پایم ازین گنه که نه جاری به راه توست
مستوجب سلاسل قهر و سیاست است
گر دور چرخ مانعم از پای بوس توست
در روزگار باعث تاخیر صحبت است
بر من جفاست ورنه سلیمان عهد را
در انجمن نصیحت موری چه حاجت است
مِن بعد روی محتشم از هیچ رو مباد
دور از درت که گفته ارباب همت است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر من چرا وساوس شیطان به قوت است
زیرا که عقل در رهر عشاق علت است
گر بر تو نیست ظاهر و روشن نمی شود
تعیین این مقاسمه از بدو فطرت است
گرچه عنایت از طرف اکتساب نیست
[...]
ای پیر، خاک پای تو نور سعادت است
مقراض توبه تو چو لای شهادت است
هستی تو آن نظام که نون خطاب تو
محراب راست کرده برای عبادت است
دید آنکه طلعت تو و بیداریش نبود
[...]
چشم و چراغ شرع که ذات منورت
از پای تا به سر همه عین سعادت است
قاضی هفت کشور پیروزه رنگ را
از بندگی تو نظر استفادت است
فعل تو سال و مه همه خیرست و مردمی
[...]
ساقی بیا و باده ده اکنون که فرصت است
مطرب بزن ترانه که فرصت غنیمت است
چشمم به روی شاهد و گوشم به بانگ چنگ
ای پندگو برو که نه جای نصیحت است
جان مرا ز مرهم راحت نشان مپرس
[...]
روز فراق اگر ز قیامت علامت است
روزی که یار روی نماید قیامت است
یکدم لقا ز دولت دنیا مرا به است
دیدن جمال دوست عجایب سعادت است
زاهد بهشت جوید و عاشق لقای یار
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.