به صد اندیشه افکند امشبم آن تیز دیدنها
در اثنای نگاه تیز تیز آن لب گزیدنها
ز بس برجستنم در رقص دارد چون سپند امشب
به سویم گرم از شست آن ناوک رسیدنها
زبان زینهار افتد ز کار از بس که آید خوش
از آن بیباک در بد مستی آن خنجر کشیدنها
برآرد خاصه وقت گوی بیرون بردن از میدان
غریو از مردم آن چابک ز پشت زین خمیدنها
در تک آفتابست آن تماشاپیشگان معجز
ببیند آن فغان در گرمی جولان کشیدنها
ازو بردوز چشم ای دل که بسیار آن گران تمکین
سبک دست است در قلب سپاهی دل دریدنها
بر آن حسن آفرین کاندر نمودش کرده است ایزد
هر آن دقت که ممکن بود در حسن آفریدنها
به بیقید آهوانت گو که سایر این چنین خودسر
مناسب نیست در دشت دل مردم چریدنها
من و مشق سکون اندر پس زانوی غم زین پس
که پایم سوده تا زانو به بیحاصل دویدنها
به حکم ناقه چون لیلی ز محمل روی ننماید
چه تابد در دل مجنون ازین وادی بریدنها
جنونم محتشم دیدی دم از افسون ببند اکنون
که من عاقل نخواهم شد ازین افسون دمیدنها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به عواطف و احساسات عاشقانه خود میپردازد. او از تیزبینی و دقتی که در نگاهش در برابر معشوق دارد، صحبت میکند و احساس میکند که در این دیدارها، هیجان و نیروی عشق به او اجازه نمیدهد به آرامش برسد. او به زیبایی معشوق اشاره دارد و میگوید که این زیبایی از جانب خداوند است و این زیبایی به قدری قوی است که در دل او اثر عمیق میگذارد.
شاعر همچنین از رنج و غم خود در این عشق نام میبرد و میگوید که در دشت دل، نباید مانند آهوها، آزادانه بچرخند. در نهایت، او به جنون عاشقانه خود اشاره میکند و میگوید که هیچگاه از این حالت عاقلانه خارج نخواهد شد. این شعر در بر دارنده تجلیات عشق، زیبایی و رنجهای ناشی از آن است.
هوش مصنوعی: امشب با افکار زیادی مشغولم و در حالی که نگاه دقیق و تیزبینی دارم، به لب گزیدنها و لحظات خاصی که در حین مشاهده پیش میآید، فکر میکنم.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه خیلی در رقص جلوهگر هستم، مانند اسپند (مادهای که در آتش شعلور است) امشب به سوی من با شدت آمده است و آن تیرکمانهایی که میرسند.
هوش مصنوعی: زبان باید مراقب باشد و از گفتن برخی چیزها خودداری کند زیرا از شدت خوشصحبتی، ممکن است کسی که بیپروا و در حال مستی است، به طعن و کنایههای تند و تیز بپردازد.
هوش مصنوعی: در زمان خاصی، وقتی که میخواهند چیزی از جمعیت بیرون بیاورند، افرادی که چابک و سریع هستند، از پشت زین سوارکاری خم میشوند و به آنچه میخواهند دست پیدا میکنند.
هوش مصنوعی: در اینجا به توصیف یک نمایش شگفتانگیز و دلانگیز پرداخته شده است که در زیر نور آفتاب رخ میدهد. کسانی که به تماشای این نمایش نشستهاند، به شدت تحتتأثیر زیبایی آن قرار گرفتهاند و احساس میکنند که فریاد و شور و حرارت ناشی از این نمایش، آنها را به وجد آورده و در تلاشند تا این لحظات شگفتانگیز را بهتر درک کنند.
هوش مصنوعی: چشمانت را از او دور کن ای دل، زیرا آن شخص با ظاهری سنگین، در حقیقت بسیار راحت و بیدردسر است. دلهای زیادی وجود دارند که به راحتی از بین میروند.
هوش مصنوعی: به زیبایی آن پرستش میکنم که خداوند در خلقش هر آنچه را که ممکن بود در زیبایی به کار برده است.
هوش مصنوعی: به آهوانت بگو که رفتار خودسرانه و بیقید و بندی در دشت دل مردم مناسب نیست و باید بیشتر مراقب و ملاحظهکار باشند.
هوش مصنوعی: من در سکون و آرامش به فکر غمهای خود نشستهام، زیرا که دیگر پایم برای دویدنهای بیفایده به زانو رسیده و خسته شده است.
هوش مصنوعی: وقتی که شتر مانند لیلی از جابجاییاش خودداری میکند و به دور از چشم مجنون قرار میگیرد، او از این جدایی و دوری دلی پر درد دارد.
هوش مصنوعی: دیوانگی من را مشاهده کردی، اکنون که جادو بپوشان، چون من دیگر عاقل نخواهم شد از این جادو و فریبها.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مباش ای رهنورد عشق نومید از تپیدنها
که در آخر به جایی میرسد از خود رمیدنها
عنان نفس را بگذار چندی تا به راه آید
که از خامی برآرد اسب سرکش را دویدنها
ظهور پختگی با خویش دارد حجت قاطع
[...]
گرفتم گوشهای امروز از درها دویدنها
کمان حلقه شد پشت عصایم از خمیدنها
چو گل از سفره ارباب دولت خون دل خوردم
نصیب من نشد چون غنچه غیر از لب گزیدنها
قناعت پیشگان لب تر نمیسازند از دریا
[...]
چسان عنقا کند با هوشم آهنگ پریدنها
که ریزد سستی پرواز او رنگ تپیدنها
به عزم چیدن گل تا خرامت گلشنآرا شد
بود از شوق دستت غنچه دلتنگ نچیدنها
نمیزیبد تواضع از تو با این قامت رعنا
[...]
چو اشک، آن کس که میچیند گلِ عیش از تپیدنها
بود دلتنگ اگر گوهر شود از آرمیدنها
ز بس عام است در وحشتسرای دهر بیتابی
دلِ هر ذره دارد در قفس چندین تپیدنها
مجو آوازهٔ شهرت ز آهنگِ سبکروحان
[...]
تو ای وحشی غزال و هر قدم از من رمیدنها
من و این دشت بیپایان و بیحاصل دویدنها
تو و یک وعده و فارغ ز من هر شب به خواب خوش
من و شبها و درد انتظار و دل طپیدنها
نصیحتهای نیک اندیشیت گفتیم و نشنیدی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.