عجب گیرنده راهی بود در عاشق رباییها
نگاه آشنای یار پیش از آشناییها
ز حالت بر سر تیر اجل در رقص میرد
دل نخجیر را هر نغمه زان ناوکساییها
نیاری پای کم ای دل که خواهد کرد ناز او
به جنس پربهای خود خریدارآزماییها
به جایی میرسد شخص هوس در ملک خود کامان
که آنجا زا وفا به مینماید بیوفاییها
در و دیوار معبدهاست از حرف ظهور او
که خواهد شد به رسوایی بدل آن نارساییها
به این صورت که زادت مادر ایام دانستم
که در عهد تو خواهد داد داد فتنهزاییها
چو دادی محتشم وی را به خود راهی چه سودا کنون
ز دست تندخوییهاش این انگشتخاییها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق عشق و هوس میپردازد. شاعر با استفاده از تصاويری چون "گیرنده راهی" و "نگاه آشنای یار" به جذابیت و تأثیر عشق اشاره میکند. او به رقص و حالت دل در برابر تیر اجل میپردازد و به مشکلات و چالشها در روابط عاشقانه اشاره میکند. همچنین، از بیوفاییها و فتنههایی که ممکن است در عشق پیش بیاید، صحبت میکند. شاعر به یادآوری میپردازد که در نهایت، در این دنیای عاشقانه، آدمی به خودشناسی رسیده و در هر حالتی باید مراقب دل و احساساتش باشد.
هوش مصنوعی: چه حیرتانگیز است که در دل عاشقان، نگاهی آشنا از معشوق پیش از آنکه به واسطهی نزدیکیها و آشناییها برسد، تأثیرگذار است.
هوش مصنوعی: دل خجیر در حالتی از رقص و شادی است که به خاطر تیر اجل، در معرض خطر قرار دارد. هر نغمه یا آهنگی که از این تیرها و صحنهها به گوش میرسد، بر احساسات او تأثیر میگذارد.
هوش مصنوعی: ای دل، نکن ناز و نازکخیالی، زیرا او با جذابیت و زیباییاش تو را آزمایش میکند و تو را ارزشمندتر از آنچه تصور میکنی، خواهد دانست.
هوش مصنوعی: شخصی که به میل و آرزوهایش توجه میکند، جایی خواهد رسید که در آنجا وفا به او نشان داده میشود، اما در حقیقت بیوفاییها پنهان است.
هوش مصنوعی: در و دیوار معبدها پر از نشانههایی است که به ظهور او اشاره دارند و به زودی آنچه که نارسایی و نقص است، به شرمندگی و رسوایی تبدیل خواهد شد.
هوش مصنوعی: به این شکل که مادر تو مرا به دنیا آورد، فهمیدم که در زمان تو درگیریها و مشکلاتی پیش خواهد آمد.
هوش مصنوعی: وقتی به او اجازه دادی که به خودت نزدیک شود، حالا چه فایدهای از دست این تندخوییها و رفتارهای پرخاشگرانهاش باقی مانده است؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به داغ غربتم واسوخت آخر خودنماییها
برآورد از دلم چون ناله اظهار رساییها
غبارانگیز شهرت نیست وضع خاکسار ما
خروشی داشتم گم کردهام در سرمهساییها
هوادار مزاج طفلیام اما ازین غافل
[...]
پس از عمری که فرسودم به مشق پارساییها
گدا گفت و به من تن درنداد از خودنماییها
فغان زان بلهوس برکش محبت پیشه کش کز من
رباید حرف و آموزد به دشمن آشناییها
بت مشکلپسند از ابتذال شیوه میرنجد
[...]
اگر اینست با خوبان عالم آشناییها
توان کردن چو نی فریاد از دست جداییها
نآمد زورق من در کنار ساحل وصلش
به بحر عشق هر چندی که کردم ناخداییها!
توان دریافت از مضمون من کوتاهی فکرم
[...]
خودی را مردمآمیزی دلیل نارساییها
تو ای درد آشنا بیگانه شو از آشناییها
به درگاه سلاطین تا کجا این چهرهساییها
بیاموز از خدای خویش ناز کبریاییها
محبت از جوانمردی به جایی میرسد روزی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.