چشمت چو شهر غمزه را آرایش مژگان کند
صد رخنه زین آئین مرا در کشور ایمان کند
از کشتگان شهری پر و خلق از پی قاتل دوان
با نرگس فتان بگو تا غمزه را پنهان کند
اشک من از خواب سکون بیدار و مردم بی خبر
این سیل اگر آید چنین صدخانه را ویران کند
ماهی نهد دل بر خطر مرغ هوا یابد ضرر
آن دم که اشک و آه من در بحر و بر طوفان کند
گر مژدهٔ کشتن دهی زندانیان عشق را
صد یوسف از مصر طرب آهنگ این زندان کند
زینسان که من در عاشقی دارم حیات از درد او
میرم اگر عیسی دمی درد مرا درمان کند
گردد کمال حسن و عشق آن دم عیان بر منکران
کورا بهار خط رسد ما را جنون طغیان کند
ای پردهدار از پیش او یک سو نشین بهر خدا
تا عرض حال خود گدا در حضرت سلطان کند
دشتی که سازد محتشم گرم از سموم آه خود
گر باد بر وی بگذرد صد خضر را بیجان کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که احساسات عاشقانه و غمگین را به تصویر میکشد. شاعر به زیباییهای چشم و مژگان معشوقهاش اشاره میکند و در عین حال از درد و رنجی که عشق برایش به ارمغان آورده، سخن میگوید. او از عشق به عنوان زندگیبخش یاد میکند و به ویرانی قلبها و جانها در پی جدایی اشاره میکند. همچنین، شاعر آرزو میکند که دردهایش توسط معشوق تسکین یابد و در نهایت به تصویر کشیدن زیبایی و کمال عشق تاکیدی بر قدرت و تأثیر آن در زندگیاش است. با این حال، او از جدایی و غم ناشی از آن نیز رنج میبرد و از معشوق میخواهد که به او توجه کند.
هوش مصنوعی: چشمان تو مانند شهری است که وقتی مژگان تو را آرایش میدهند، صدها رخنه و ناامنی در دل من به وجود میآید و با این هنر تو، ایمانم تحت تاثیر قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: در شهری که بسیاری کشته شدهاند، مردم به دنبال قاتل هستند. بگو تا زیبایی نرگس غمزه را پنهان کند و جلوهی غم را بگیرد.
هوش مصنوعی: اشک من از خواب آرام بیدار میشود و مردم بیخبرند؛ اگر این سیل بیفتد، میتواند صدها خانه را ویران کند.
هوش مصنوعی: ماهی با دلش به سوی خطر میرود و در نهایت مرغ هوا به او آسیب میزند. این در حالی است که در آن لحظه، اشک و آه من در دریا و درگیر طوفان میشود.
هوش مصنوعی: اگر خبر خوشی درباره کشتن عاشقان به گوش برسد، صدها یوسف از مصر به زندان آمده و برای شادی و نشاط در این مکان خواهند آمد.
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق او زندهام و اگر عیسی لحظهای به درد من توجه کند، میتوانم از این درد خلاص شوم.
هوش مصنوعی: زمانی که حقیقت زیبایی و عشق به وضوح نمایان شود، کسانی که واقعیت را نمیبینند، مثل منکران در برابر آن سر تسلیم فرود میآورند و در این میان، ما را جنون و شورش برمیانگیزد.
هوش مصنوعی: ای نگهبان پرده، برای خدا کنار برو تا گدایان بتوانند در پیش سلطان، حال و احوال خود را بیان کنند.
هوش مصنوعی: دشت خشک و بیآب و علفی که محتشم به دلیل گرمای شدید و عذاب شدیدی که تحمل میکند، از خود آهی برمیآورد. اگر بادی از آنجا بگذرد، میتواند حتی صد نفر را باطراوت و شاداب، بیجان و ناتوان کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جانم فدای قامتی کافاق را حیران کند
از ناز چون گردد روان، رو در میان جان کند
گر جور و گر رحمت کند من راضیم از جان و دل
بگذار خود کام مرا تا هر چه خواهد آن کند
جانا، بر آب چشم من خنده به رعنای مزن
[...]
فرخنده عیدی کان جوان از پشت زین جولان کند
از غمزه ها خنجر زنان عشاق را قربان کند
رخش جفا انگیخته خون اسیران ریخته
هر سو سری آویخته جا بر سر میدان کند
چون از دل غرقه به خون آرند پیکانش برون
[...]
اغیار را آسان کشد عاشق چو ترک جان کند
هر کس که از جان بگذرد بسیار خون آسان کند
ای دل به راه سیل غم جان را چه غمخواری کنی
این خانهٔ اندوه را بگذار تا ویران کند
جان صرف پرکاری که او چون رو به بازار آورد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.