ای یاد تو مونس دل من
رخسار تو شمع محفل من
فردوس، نمی کنم تمنا
تا کوی تو هست منزل من
شادم که غم تو ای دل آرام
خو کرده مدام، با دل من
دیوانه ی عشقم و نباشد
جز طره ی تو سلاسل من
مهرم به تو تازگی نباشد
ای دلبر نیک مقبل من
گر عشق تو ای صنم نورزم
باشد چه به دهر، حاصل من
دیری است چو روح، در تن ای دوست
مهر تو سررشته با گل من
حاجت به چراغ نیست کافی است
رخسار تو شمع محفل من
خورشید ز ذره هست کمتر
باشد چو رخت مقابل من
مشکل شده زندگی به هجران
حل کن ز وصال مشکل من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای روی تو راحت دل من
چشم تو چراغ منزل من
آبیست محبت تو گویی
کآمیختهاند با گل من
شادم به تو مرحبا و اهلا
[...]
خاری که شکست در دل من
روزی که برآید از گل من
بی حاصلی است حاصل من
حل ناشدنی ست مشکل من
ای مزرع مهر تو دل من
وی تخم غم تو در گِل من
یک عمر ز کشت و کار این دشت
شد تخم غم تو حاصل من
بس غوطه زدم به بحر حیرت
[...]
مهر تو نشسته در دل من
عشق تو سرشته با گل من
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.