ای دل ز غنم کم گو، از فقر و فنا دم زن
سلطان حقیقی شو، پا بر همه عالم زن
این ملکت فانی را، با دون طلبان بگذار
در دولت باقی چنگ، چون زاده ی ادهم زن
رب ارنی گویان، در طور تقرب شو
بی واسطه ی جانان، ای موسی جان دم زن
این قالب تن بفکن، این قید روان بشکن
در چرخ تجرد گام، چون عیسی مریم زن
ای رشک ملک روزی، از پرده بیا بیرون
وز عارض گندم گون، راه دل آدم زن
از راه وفا مرهم، بر زخم دل ما، نه
با تیغ بلا بر آن، زخمی زن و محکم زن
جمعیت دل ها را، آشفته اگر خواهی
آشفته نما گیسو، این سلسله بر هم زن
مستان محبت را، پیمانه نیارد شور
پیمانه به خاک افکن، بر کشتی و بر یم زن
این پند «محیط» از جان، به پذیر که یابی سود
با مهر علی و آل، اندر دو جهان دم زن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نوعی دعوت به رهایی از قید و بندهای دنیوی و مادی است. شاعر از دل میخواهد که از فقر و فنا نگوید و به سوی حقیقت و والایی برود. او تأکید میکند که باید از دنیای فانی فاصله گرفت و به حالت باقی و معنوی دست یافت. به تصویر کشیده شده است که انسان باید تحت تاثیر عشق و محبت، با شکستن محدودیتهای خود به سمت کمال و ارتباط با خدا حرکت کند. در واقع، این شعر دعوتی است به جستجو و تجربه عشق الهی و اتحاد با حقیقت، با اشاره به اهمیت وفا و همبستگی در روابط انسانی.
هوش مصنوعی: ای دل، از کمبودها و فقری که داری نگو، بلکه به حقیقت و اصالت خود بپرداز و بر همه چیزها چیره شو.
هوش مصنوعی: این سرزمین زودگذر را به افراد بیارزش بسپار و خودت به دنبال سعادت و جاودانی باش، همانطور که زن و زاده ادهم تلاش میکنند.
هوش مصنوعی: ای پروردگارا، به من خودت را نشان بده. ای موسی، به سمت قرب الهی برو و بیواسطه با جانان خود صحبت کن.
هوش مصنوعی: این جسم زنده را رها کن و از بندهای روح خود آزاد شو. در دنیای بینهایت قدم بگذار، مانند عیسی که از مادرش زاده شد.
هوش مصنوعی: ای زیباتر از همهٔ مخلوقات، قدری جلو بیار و از پس پرده بیرون بیا. از چهرهٔ گندمگون خود، راهی به دل انسان بگشا.
هوش مصنوعی: با روش وفاداری، زخم دل ما را درمان کن، نه با درد و بلا، زخم را بزن و محکم انجام بده.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی دلها در هم بریزد و بیقرار شوند، با گیسوانت این شلوغی را ایجاد کن و همه چیز را به هم بزن.
هوش مصنوعی: محبتی که به انسانها میرسد، آنقدر عمیق و قوی است که هیچ ظرفی نمیتواند آن را به درستی جمعآوری کند. بنابراین، لازم است که این عشق را آزاد بگذاریم و دریا را به جلو تاریک نکنیم.
هوش مصنوعی: این نصیحت را از عمق جان بپذیر که با محبت به علی و خاندان او در این دنیا و آن دنیا به نفع و خوشبختی دست خواهی یافت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای یار مقامر دل پیش آی و دمی کم زن
زخمی که زنی بر ما مردانه و محکم زن
در پاکی و بیباکی جانا چو سراندازان
چون کم زدی اندر دم آن کمزده را کم زن
اشغال دو عالم را در مجلس قلاشان
[...]
ای یار مقامردل پیش آ و دمی کم زن
زخمی که زنی بر ما مردانه و محکم زن
گر تخت نهی ما را بر سینه دریا نه
ور دار زنی ما را بر گنبد اعظم زن
ازواج موافق را شربت ده و دم دم ده
[...]
مردانه قماری کن دستی به دو عالم زن
خصلی که نهی پر نه نقشی که زنی کم زن
هر دم چو فلک لعبی از پرده برون آری
این شعبده یک سو نه وین معرکه برهم زن
گر مهر نهی بر دل از شوق پیاپی نه
[...]
تا چند حدیث از جم روجام دمادم زن
جامی کش و پشت پا بر مملکت جم زن
منت زملک بیجاست کز عشق بود خالی
جهدی کن و دست و دل بر دامن آدم زن
اول علم تجرید بر گنبد گردون کش
[...]
گر عارف حق بینی چشم از همه بر هم زن
چون دل به یکی دادی، آتش به دو عالم زن
هم نکتهٔ وحدت را با شاهد یکتاگو
هم بانگ اناالحق را بر دار معظم زن
هم چشم تماشا را بر روی نکو بگشا
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.