گنجور

 
محیط قمی

ایزد بخشنده در پناه شهنشاه

میر زمن را دهاد عمر مؤبد

گشت به دوران شهریار مؤید

ملت اسلام را اساس مشیّد

ماحی آثار کفر و ظلم و ظلالت

حامی شرع مبین متقن احمد

سایه ی یزدان خدیو عادل باذِل

فخر سلاطین غلام آل محمد

ناصر دین شاه بی همال که او را

دولت جاوید بادو ملک مخلد

یافت به دوران زدادگستری او

ملت بیضا شکوه فر مجدد

هریک از چاکران درگه شاهی

پیشه نمودند کسب دولت سرمد

این حرم محترم که تربت پاکش

صد ره بهتر بود ز روح مجرّد

سال هزار و دویست و نود و یک

چون به شد از هجرت رسول مسدّد

کرد خجسته بنای آینه اش را

صِهر شهنشه امیر اکرم امجد

فخر خوانین سپهر شوکت و حشمت

خان معیر جهان همت و سودّد

زاده ی گنجور شاه دوست محمد علی خان

خازن خسرو و امیر دوست محمد

وارد این بقعه چون شوی که بروبد

خاک درش حور عین ز زلف مجعّد

آن چه به خواهی طلب نما که خداوند

هیچ دعا را درین مکان نکند رد

سجده کن و خاک را به بوس که اینجا

آمده مدفون سلسل اطهر احمد

زاده ی هفتم امام حمزه که هر دم

بادا بوی درود و رحمت بی حد

روز قیامت سفید رو بود و شاد

هرکه بساید به خاک درگه او خّد

در حرمش مهر و مه بود چو دو قندیل

روز شبش خادمان ابیض و اسود

عارف او ناجی است و صالح و مؤمن

منکر وی هالک است و طالح و مرتد

آل پیمبر همه مظاهر حقند

مدحتشان چون ثنای حق شده بیعد

نیست چو ممکن مدیح حضرت حمزه

ختم سخن بر دعا نمود محمد