قصر هدی شد به سعی شاه مشیّد
رایت اسلام سر کشید به فرقَد
شاه جهان شهریار عالم عادل
خسرو غازی طغانشه بن موید
آنک مرکب کند صواعق قهرش
خاصیت زهر در دماغ طبر زد
وانک نشیند بعون بازوی تیغش
خنجر سوسن به جای تیغ مهند
از فزغ قهر و شدت غضب او
در دل کان پاره های خون معقد
زهره سنگ از نهیب او چو برآمد
گردش چرخش لقب نهاد زمرد
ای به ترقی ورای چار عناصر
جاه تو گسترده چار بالش و مسند
رای تو در یک نظر مشاهده کرده
نقش قضا و قدر ز تخته ابجد
دل که چو درّی ست در هوای تو صافی
از کرمت سرخ روی گشت چو بسد
از دم سرد حسود تو به طبیعت
جرم هوا بفسرد چو صرح مُمَرّد
منشی حکمت نعوذ بالله اگر هیچ
بر ورق حال من کشد قلم رد
روز وجودم چو روزنامه خصمت
گردد از احداث روزگار مسوّد
گر بمثل اره بر سرم نهد ای شاه
گردش ایام چون حروف مشدد
دست اجل تا که در نیاردم از پای
در نکشم سر زخط مدح تو چون مد
گرچه درین شعر یک دو قافیه ذالست
نی غرض از شعر قافیه ست مجرد
خاصه چو این جنس گفته اند بزرگان
عذر من از راه اقتداست ممهد
تا عرق خد نیکوان بود از لطف
راست چو بر برگ گل گلاب مصعد
همچو می از قطره های خون جگر باد
خصم تو را از سموم غم ،عرق خد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فاخته گون شد هوا ز گردش خورشید
جامهٔ خانه بتیک فاخته گون شد
وقت بهارست و وقت ورد مورد
گیتی آراسته چو خلد مخلد
گیتی فرتوت گوژپشت دژم روی
بنگر تا چون بدیع گشت و مجدد
برنا دیدم که پیر گردد، هرگز
[...]
ماهکند بر فلک ستایش آن خَدّ
سرو کند در چمن پرستش آن قد
عاریه دارند سرو و ماه تو گویی
راستی و روشنی از آن قد و زان خد
ای شده بیعلتی دو چشم تو بیمار
[...]
انده و اندیشه را دراز چه داری
دولت تو خود همان کند که بباید
عاشق صادق ز خان و مان بگریزد
مرد توانگر ز مال و جاه برآید
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.