گنجور

 
محمد بن منور

حکایت شماره ۱: در کرامات وی کی بعضی در حال حیات برزفان مبارک او رفته است و بعد از وفات وی دیده‌اند

حکایت شماره ۲: حکایت از اشرف ابوالیمانی شنیدم که او نقل کرد از ...

حکایت شماره ۳: از پیرزین الطایفه عمر شوکانی شنودم که او گفت که ...

حکایت شماره ۴: شیخ بوالقسم روباهی مرید شیخ ما بود و مقدم ده ...

حکایت شماره ۵: در ابتداء حالت شیخ قدس الله روحه العزیز مستورۀ ...

حکایت شماره ۶: از اشرف بوالیمان شنودم که او گفت از شیخ حسن ...

حکایت شماره ۷: در آن وقت کی شیخ به مجاهدت و ریاضت مشغول بود بیک ...

حکایت شماره ۸: شیخ بوالفضل شامی مردی سخت عزیز و بزرگوار بوده است ...

حکایت شماره ۹: و بعد از وفات شیخ بروزی چند یکی از بزرگان شیخ را ...

حکایت شماره ۱۰: از جدم شیخ الاسلام ابوسعد شیخ رحمه الله روایت ...

حکایت شماره ۱۱: شیخ مهد بارودی مردی عزیز و بزرگوار بوده است و ...

حکایت شماره ۱۲: از تاج الاسلام ابوسعد بن محمد السمعانی شنودم در ...

حکایت شماره ۱۳: حکیم محمد الابیوردی گفت به نزدیک ما مردی عظیم ...

حکایت شماره ۱۴: ازخواجه امام ظهیر الدین اسعد قشیری شنیدم، کی ...

حکایت شماره ۱۵: خواجه امام ابوالمعالی قشیری گفت: بعد از وفات شیخ ...

حکایت شماره ۱۶: خواجه ناصر پسر شیخ ما قدس الله روحه العزیز در ...

حکایت شماره ۱۷: امام ابوبکر محمدبن احمد الواعظ السرخسی گفت کی از ...

حکایت شماره ۱۸: در آن وقت کی سلطان سنجررا به سمرقند کفار خطا ...

حکایت شماره ۱۹: اوحد الطایفه محمدبن عبدالسلام از مولا زادگان جد ...

حکایت شماره ۲۰: بدانکه کراماتی کی بعد ازوفات شیخ ما قدس الله ...