گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
میلی

کو فریب وعده ای، جان بلااندوز را؟

تا به شغل انتظارش بگذرانم روز را

چون کنی دورم، نگاهی کن که بهر احتیاط

رشته می بندند برپا، مرغ دست آموز را

سینه‌ام را چاک کن ای عشق با تیغ جنون

وز سر من باز کن عقل گریبان‌دوز را

دود برخیزد ز جانم، آتش افتد در دلم

یک نفس گر باز دارم آه عالم سوز را

از فریب وعده فردا،تسلی کی شوم؟

چون به یاد آرم خلاف وعده امروز را

برق خرمن سوز غیرت، در دل میلی فتد

گر ببیند خوش به غیر، آن شمع بزم افروز را

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode