گنجور

 
میلی

چندان شب غم آه دل تنگ برآورد

کآیینه صبح از نفسش زنگ برآورد

سر‌گرم به رسوایی عشقیم که ما را

ز اندیشه ناموس و غم ننگ برآورد

در خرمن صبر من دیوانه زد آتش

هر آه که دور از تو دل تنگ برآورد

لاله پی بگرفتن دامان تو دستی‌ست

کز خاک، شهید تو به این رنگ برآورد

شد بر رخ میلی در غم بسته که آن شوخ

از آب و گل صلح،‌ در جنگ برآورد

 
 
 
کوهی

تا غمزه شوخ تو بما جنگ برآورد

لعل لبت از خون دلم رنگ برآورد

برگریه و زاری و فغان من درویش

صد ناله زار از دل چون چنگ برآورد

با یاد گل روی تو ای سرو گلندام

[...]

بابافغانی

دود از دل من باده ی گلرنگ برآورد

زین خرقه ی تر آینه ام زنگ برآورد

هر بار نمی برد چنین مطربم از دست

این بار ندانم که چه آهنگ برآورد

عشق آمد و در چاه فراموشیم افگند

[...]

نظیری نیشابوری

گل آمد و لعلم ز دل سنگ برآورد

اشک ز تماشای چمن رنگ برآورد

می خواست ز مرغان چمن شور برآرد

یک نغمه مغنی به صد آهنگ برآورد

عشق آمد و در شهر دل آیین خرد دید

[...]

صائب تبریزی

از طوطی من روی سخن رنگ برآورد

این آینه را حرف من از زنگ برآورد

از ننگ طمع نام نبود اهل سخن را

این طایفه را نام من از ننگ برآورد

فریاد کز این نغمه شناسان مخالف

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
قدسی مشهدی

چون غنچه دلم از نم خون زنگ برآورد

خون دل من عاقبت این رنگ برآورد

نه غنچه این باغم و نه لاله این دشت

عشق از چه سیه‌بختم و دلتنگ برآورد؟

در بزم تو امشب به دلم خوش اثری داشت

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه