از طوطی من روی سخن رنگ برآورد
این آینه را حرف من از زنگ برآورد
از ننگ طمع نام نبود اهل سخن را
این طایفه را نام من از ننگ برآورد
فریاد کز این نغمه شناسان مخالف
نتوان نفس از سینه به آهنگ برآورد
خورشید دو صدبوسه به سرپنجه خود زد
تا لعل مرا از جگر سنگ برآورد
امید که از چشم ودل دام بیفتد
هر کس که مرا از قفس تنگ برآورد
رو سخت چو گردید کلید در رزق است
آهن چه شررها ز دل سنگ برآورد
این آن غزل خواجه نظیری است که فرمود
اشکم ز تماشای چمن رنگ برآورد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف احساسات و اندیشههای خود میپردازد. او از طوطی به عنوان نمادی از گفتگو و بیان سخنان خود یاد میکند و به ننگ طمع که مانع از بروز اهل سخن است، اشاره میکند. همچنین به فریاد نغمهسازان مخالف اشاره میکند که نمیتوانند صدای خود را به درستی از دل برآورند. شاعر با بیان اینکه خورشید برای خلق لعل (جواهر) تلاش میکند، به جستجوی زیبایی و امید در دل اشاره دارد و در نهایت، به غزل خواجه نظیری میپردازد که اشک او را در تماشای چمن نشان میدهد. در کل، شعر منعکسکننده آرزوها، مبارزات و زیباییهای درونی شاعر است.
هوش مصنوعی: طوطی من با صحبتهایش رنگ و صفا به آینه بخشید و حرف من هم از دل زنگزدهای بیرون آمد.
هوش مصنوعی: این گروه از افراد صاحب علم و ادب به خاطر حرص و طمع خود، نامی ندارند و من نیز به خاطر ننگ و شرم از این طمع، از آنها فاصله گرفتهام.
هوش مصنوعی: فریادی که از این آوازخوانان بلند میشود، آنقدر قوی است که کسی نمیتواند از روی سینهاش با ملودی آن را بشنود.
هوش مصنوعی: خورشید به طور شگفتانگیزی تلاش کرد و با نور خود، توانست جواهر و زیبایی من را از دل سنگ خارا و محکم بیرون بیاورد.
هوش مصنوعی: امید دارم که هر کسی که مرا از این قفس تنگ آزاد کند، از نظر خود و دلش گرفتار دام عشق من شود.
هوش مصنوعی: زمانی که انسان به سختی و مشکلاتی رو به رو میشود، میتواند به باروری و فرصتهای جدید منجر شود. مثل این که آهن با حرارت و آتش، جواهراتی زیبا را به وجود میآورد، دل سنگین هم میتواند از درون خود چیزهای ارزشمند و شگفتانگیز را به بیرون بریزد.
هوش مصنوعی: این غزل به حس عمیق و تأثیرگذار زیبایی چمن و طبیعت بر دل و روح انسان اشاره دارد. شاعر از اشکهایی سخن میگوید که به خاطر تماشای زیباییهای طبیعت جاری میشوند و رنگ شادابی و احساسات عمیق را به زندگی میآورند. این احساسات نه تنها نشاندهنده عشق به زیباییهای طبیعی هستند، بلکه عمق عواطف انسانی را نیز به تصویر میکشند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا غمزه شوخ تو بما جنگ برآورد
لعل لبت از خون دلم رنگ برآورد
برگریه و زاری و فغان من درویش
صد ناله زار از دل چون چنگ برآورد
با یاد گل روی تو ای سرو گلندام
[...]
دود از دل من باده ی گلرنگ برآورد
زین خرقه ی تر آینه ام زنگ برآورد
هر بار نمی برد چنین مطربم از دست
این بار ندانم که چه آهنگ برآورد
عشق آمد و در چاه فراموشیم افگند
[...]
چندان شب غم آه دل تنگ برآورد
کآیینه صبح از نفسش زنگ برآورد
سرگرم به رسوایی عشقیم که ما را
ز اندیشه ناموس و غم ننگ برآورد
در خرمن صبر من دیوانه زد آتش
[...]
گل آمد و لعلم ز دل سنگ برآورد
اشک ز تماشای چمن رنگ برآورد
می خواست ز مرغان چمن شور برآرد
یک نغمه مغنی به صد آهنگ برآورد
عشق آمد و در شهر دل آیین خرد دید
[...]
گر غیر مرا از تو به نیرنگ برآورد
نتوان در دل را به گل وسنگ برآورد
خورشید نفس سوخته آمد به تماشا
تا آن رخ گلگون خط شبرنگ برآورد
از آتش رخسار تو داغی به جگر داشت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.