با او سخنی ز من که گوید؟
از همچو منی سخن که گوید؟
با الفت و کلفت تو با دل
ز آمیزش جان و تن که گوید؟
مقصود تویی ز هجر یا وصل
... ن که گوید؟
...
از خار و خس چمن که گوید؟
گر وصف تو در لباس نبود
از یوسف و پیرهن که گوید؟
با من که نه مردهام نه زنده
از پیرهن و کفن که گوید؟
میلی سگ او مگوی خود را
خودگو که ز خویشتن که گوید؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
با روی تو از سمن که گوید؟
با کوی تو از چمن که گوید؟
جایی که تو زلف و رخ نمائی
از سنبل و نسترن که گوید؟
با لعل تو غنچه لب فرو بست
[...]
من کیستم و ز من که گوید
زین نوع سخن سخن که گوید
یک ذره بدان دهن که گوید
وز کتم عدم سخن که گوید
با حسن و رخ و شمیم زلفش
از یوسف و پیرهن که گوید
با قد و رخ بیاض و چشمش
[...]
در عشق ز جان و تن که گوید؟
وز مردن و زیستن که گوید؟
آسایش گلخنی چه باشد؟
ز آرایش انجمن که گوید؟
با لذت داغ تازه عشق
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.