نا کرده کار دلبر من دل به کین نهاد
لطفی نکرده طرح جفا بر زمین نهاد
چون بنگرم درو؟ که چو اندیشه کردمش
صد عقده پیش فکر ز چین جبین نهاد
کو آنکه تا غبار غم از دل بشویدم
پیش آید و به چشم ترم آستین نهاد
حسن تو پیش پای هوس، چوب دورباش
با دستیاری نگه شرمگین نهاد
میلی، ز عشق دوست کجا یافت لذّتی
هر کس مدار کار به دنیا و دین نهاد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از پشت زین قدم چو بروی زمین نهاد
افتاد و سر بسجدۀ جان آفرین نهاد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.