چو مه روی نیکو برآراستی
سیه زلف مشکین بپیراستی
خرامان چو کبک دری از وثاق
برون آمدی بر زده آستی
چو آراسته روی نیکوی خویش
همه مجلس شه بیاراستی
رسیدی به کام دل خویشتن
که چون سرو از جای برخاستی
بیاراستی چون چمن بزم را
اگر خدمت شاه را خواستی
جهاندار مسعود کز رای او
پدیدار شد ملک را راستی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گرانمایه شبگیر برخاستی
ز بهر پرستش بیاراستی
چو شب مایهٔ قیرگون خواستی
فلک را به گوهر بیاراستی
که کمتر کس ار جنگ را خاستی
در آوردگه لشکری خواستی
سپه کردی و کینه آراستی
بدیدی همی آنچه خود خواستی
زبان برستایش بیاراستی
نشستی و ازجای برخاستی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.